كمال انسان به چيست؟
ساختار وجودى انسان‏را دو بعد جسم و روح تشكيل مى‏دهد، ليكن از آنجا كه حقيقت وجود وى، روح اوست، كمال نهايى‏اش نيز به روح او مربوط مى‏شود، از اين رو شناخت كمال نهايى انسان به‏وسيله تجربه صرف يا عقل مستقل بدون استمداد از وحى امكان‏پذير نيست.از ديدگاه وحى، چون روح كه جوهر اصلى وجود آدمى است، همواره باقى مى‏ماند، كمال نهايى او نيز- چون مربوط به روح است- بايد امرى فناناپذير و جاودانه باشد؛ بنابراين از سنخ جسم و امور مادّى نيست گرچه در اين جهان تحصيل مى‏شود، ليكن متعلّق به جهان ابدى است.مقصد نهايى زندگى انسان، آنچنان كه از آيات قرآن دريافت مى‏شود، مقام و مرتبتى است كه از آن به «نزد خدا» تعبير مى‏شود. به‏اين معنا كه انسان درنقطه نهايى سير تكاملى خويش به بارگاه الهى و جوار رحمت او بار مى‏يابد. به عنوان مثال، قرآن كريم، سرنوشت نهايى متّقين را چنين ترسيم مى‏كند: «إِنَّ الْمُتَّقينَ فى‏ جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ فى‏ مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَليكٍ مُقْتَدِرٍ» «1»به يقين، تقوا پيشگان در باغها و نهرهاى بهشتى جاى دارند در جايگاه راستى، «نزد مالكى مقتدر».همچنين قرآن كريم خواسته همسر فرعون را به عنوان مقصد ايده‏آل يك انسان متكامل چنين بيان مى‏دارد: «رَبِّ ابْنِ لى‏ عِنْدَكَ بَيْتاً فِى الْجَنَّةِ» «2»

خدايا! خانه‏اى برايم در بهشت «نزد خودت» بنا كن!انسان گرچه سير تكاملى خويش را در بستر مادّه و به‏صورت فردى و جزئى آغاز مى‏كند؛ ليكن در ادامه راه بتدريج ماهيّتى ماوراى مادّى مى‏يابد و به ارزشهاى معنوى گرايش پيدا مى‏كند و در سير معنوى خويش به‏سوى كمال بى‏نهايت كه ذات لايزال الهى است راه مى‏پويد و در نهايت نيز بدو مى‏پيوندد و با او ملاقات مى‏كند: «يا ايُّهَا الْانْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى‏ رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقيهِ» «3»اى انسان! تو با تلاش و رنج به‏سوى پروردگارت مى‏روى و سرانجام او را ملاقات خواهى كرد.اين كه قرآن كريم، زندگى در بهشت را به عنوان سرنوشت نهايى بشر معرفى كرده نيز به‏خاطر آن است كه بهشت، منزلگاه انسان در جوار قرب خداوند است. بهشت همان سفره كرامت الهى است كه براى بندگان صالح او گسترده شده است. آنجا جايگاهى است در «جنب خداوند» و منزلى در «جوار او» و مطلوب حقيقى انسان، جز رسيدن به آن، چيز ديگرى نيست و اين كه انسان از چيزهاى ديگر خسته و دلزده مى‏شود به خاطر آن است كه روح او در جستجوى همان منزلگاه حقيقى است و تا به آنجا نرسد، آرام و قرار نمى‏گيرد. نتيجه آن كه كمال نهايى انسان در رسيدن به قرب الهى است و آمدن انسان به اين جهان براى تحصيل آمادگى لازم جهت وصال به حق است. اكنون بايد ديد عبادت چه تأثيرى در رسيدن انسان به كمال و قرب‏الهى دارد.