رابطه عبادت و تفكّر
بحث «تفكّر» در مباحث «اخلاق عبادى» به دو منظور مطرح مى‏شود:نخست، آن كه تفكّر، خود عبادتى بزرگ، بلكه از بهترين عبادت‏هاست. تا آنجا كه حضرت صادق عليه السلام فرمود: «لَيْسَتِ الْعِبادَةُ كَثْرَةَ الصَّلاةِ وَالصَّوْمِ، إِنَّمَا الْعِبادَةُ التَّفَكُّرُ فى‏ امْرِ اللَّهِ» «4»عبادت به بسيارى نماز و روزه نيست. بلكه عبادت- به مهفوم واقعى- انديشيدن درباره- قدرت و عظمت- خداوند است.حضرت امام خمينى قدس سره نيز در تبيين ارزش تفكّر مى‏فرمايد:بدان كه از براى تفكّر، فضيلت بسيار است و تفكّر، مفتاح ابواب معارف و كليد خزاين كمالات و علوم است و مقدّمه لازمه حتميّه سلوك انسانيّت است. در قرآن شريف و احاديث كريمه، تعظيم بليغ و تمجيد كامل از آن گرديده و از تارك آن تعيير و تكذيب شده ... در حديث‏نبوى صلى الله عليه و آله است كه تفكّر يك ساعت از عبادت يك سال بهتر است و در حديث ديگر است كه تفكّر يك ساعت بهتر است از عبادت شصت سال و در حديث ديگر هفتاد سال و از بعض علماى فقه و حديث، هزار سال هم حديث شده ... «1»دوّم آن كه عبادت واقعى و تكامل بخش، همواره با تفكّر و تدبّر توأم است و زيباترين پرستش‏ها را انسان‏هاى فكور و با خرد انجام مى‏دهند. همان كسانى كه قرآن كريم در توصيفشان مى‏فرمايد:
«إِنَّ فى‏ خَلْقِ السَّمواتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلافِ اللَّيْلِ وَالنَّهارِ لَاياتٍ لِاولِى الْأَلْبابِ أَلَّذينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‏ جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ فى‏ خَلْقِ السَّمواتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ» «2»به يقين در آفرينش آسمان‏ها و زمين و آمد و رفت شب و روز، نشانه‏هاى روشنى براى خردمندان است. همان‏ها كه خدا را در حال ايستاده و نشسته و آنگاه كه بر پهلو خوابيده‏اند ياد مى‏كنند و در اسرار آفرينش آسمانها و زمين مى‏انديشند- و مى‏گويند:- بار الها اينها را بيهوده نيافريده‏اى! منزّهى تو، ما را از عذاب آتش نگهدار!انجام افعال عبادى آنگاه ارزشمندتر و در كمال و سعادت انسان مؤثرتر است كه به‏جا آورنده آن بصير و خردمند بوده و از نيروى فكرى عميق‏ترى برخوردار باشد و در وقت عبادت، به قدرت و عظمت معبود و بى‏نيازى مطلق او از عبادت بندگانش توجّه كند و اهداف والايى را كه او از آفرينش جهان و انسان داشته در نظر بگيرد و بكوشد تا سر حد امكان در سايه رياضت‏هاى عبادى، خود را با آن اهداف حكيمانه هماهنگ سازد و گرنه تنها با خم و راست شدن در نماز و تحمّل گرسنگى و تشنگى در روزه و رنج ناشى از انجام ساير عبادات، بدون توجّه و انديشه در اين حقيقت مهم كه انسان چرا بايد عبادت كند و چه كسى را بايد بپرستد و چگونه پرستش كند تأثير چندانى در رشد معنوى انسان نخواهد داشت و حداكثر از مرز رفع تكليف فراتر نخواهد رفت.شبى رسول خدا صلى الله عليه و آله در نيايش‏هاى عاشقانه‏اش با خداوند، بسيار گريسته بود به‏گونه‏اى كه وقتى براى نماز صبح به مسجد رفت آثار گريه هنوز در سيماى حضرتش مشهود بود. بلال عرض كرد:اى رسول خدا! با آن كه هيچ لغزشى از شما سر نزده و نمى‏زند چرا اين اندازه گريسته‏ايد؟رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:چگونه گريه نكنم و حال آنكه امشب آيه «إِنَّ فى‏ خَلْقِ السَّموات ...» بر من نازل شد؛ واى بركسى كه آن را قرائت كند و درباره‏اش نينديشد! «1»