خشوع، زينت اوليا
اولياى الهى در تمام امور زندگى، بويژه در عبادت، اسوههاى زيباى بشريتند و به هنگام عبادت، عاليترين نمونه خشوع را دارا مىباشند.آن مردان بزرگ فقط در مقابل خدا خاضع هستند خداوند به حضرت موسى و هارون چنين وحى فرستاد. «إِنَّما يَتَزَيَّنُ لى أَوْلِيائى بِالذُّلِّ وَ الْخُشُوعِ وَ الْخَوْفِ» «1»
دوستان من، خود را با افتادگى و خشوع وترس براى من مىآرايند.در اينجا به ذكر چند نمونه مىپردازيم:رسول خدا (ص) وقتى به نماز مىايستاد، از ترس خدا رنگش مىپريد و صداى سوزناكى از او به گوش مىرسيد. «2»درباره خشوع حضرت امير عليه السلام چنين آمده است: هنگام نماز و عبادت، لرزه بر اندامش مىافتاد و رنگ رخسارش دگرگون مىشد. «3» و درباره آن حضرت است كه در يكى از جنگها تيرى به پاى مباركش اصابت كرد كه بر اثر شدّت درد به كسى اجازه نمىداد آن تير را بيرون كشد تا اينكه هنگام نماز آن را از پايش درآوردند، كه البته اين مرتبه والاى خشوع به معنى فناء فى اللَّه است و كمتر كسى به آن دست مىيابد. امام صادق عليه السلام از قول پدرش امام باقر عليه السلام چنين نقل مىكند: «كانَ عَلِىُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلامُ إِذا قامَ فِى الصَّلاةِ كَأَنَّهُ ساقُ شَجَرَةٍ لا يَتَحَرَّكُ مِنْهُ شَىْءٌ إِلَّا ما حَرَّكَتِ الرّيحُ مِنْهُ» «1»امام سجاد عليه السلام وقتى به نماز مىايستاد همچون ساقه درختى بود و هيچ جزئى از بدن و لباس او حركت نمىكرد. مگر آن مقدارى را كه باد به حركت در مىآورد.قرآن درباره ذكريّا و عبادت و حالات او مىفرمايد: «فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَوَهَبْنا لَهُ يَحْيى وَ أَصْلَحْنا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كانُوا يُسارِعُونَ فِى الْخَيْراتِ وَ يَدْعُونَنا رَغَباًوَ رَهَباً وَ كانُوا لَنا خاشِعينَ» «1»پس دعايش رامستجاب كرديم وبه او يحيى را بخشيديم و همسرش را برايش شايسته گردانيديم. اينان در كارهاى نيك شتاب مىكردند و بابيم و اميد ما را مىخواندند و براى ما خاشع بودند.
|