عابدان مخلص‏
پس از بيان آثار اخلاص، اكنون به معرفى نمونه‏هايى از انسانهاى پاكباخته كه درون و برون خود را از هر آلودگى، پاك و مبرّا كرده‏اند، مى‏پردازيم، باشد تا اين راه يافتگان به عالم بقا را سرمشق و الگو قرار داده، از آنان شيوه اخلاص بياموزيم.خداى تعالى در حديث قدسى فرمود: «الْإِخْلاصُ سِرٌّ مِنْ أَسْرارى‏ إِسْتَوْدَعْتُهُ قَلْبَ مَنْ أَحْبَبْتُ مِنْ عِبادى‏» «1»اخلاص، سرّى از اسرار من است كه در دل بندگان محبوب خويش به امانت نهاده‏ام.اگر كسى به اين مرتبه دست يافت، بزرگترين نعمت الهى نصيبش شده است گويند: «روزى سيد بحرالعلوم (ره) را شاگردانش خندان و متبسّم ديدند.سبب پرسيدند در پاسخ گفت: پس از بيست و پنج سال مجاهدت، اكنون كه در خود نگريستم، ديدم ديگر اعمالم ريايى نيست و توانسته‏ام به رفع آن موفّق گردم.» «2»در مورد امام خمينى قدس سرّه گفته‏اند: «از روز جوانى كه به مقام اجتهاد رسيد، تا روزى كه بر كرسى قيادت و امامت نشست در راه شناساندن خود و به دست آوردن مقام ومسند، كوچكترين گامى برنداشت.» «1»
هر كه با خدا باشد، خدا همراه اوست. اين عظمت و قدرت و شوكتى كه امام خمينى قدس سره در دنيا كسب كرده، نه به خاطر تلاش براى خودش بود، بلكه اين نتيجه اخلاص، سعى و تلاش براى انجام فرمان خدا بود كه او را به آن مرتبه و مقام رساند. «درباره ميرزاى بزرگ شيرازى نقل شده هنگامى كه شاگردان شيخ انصارى پس از درگذشت شيخ با اصرار فراوان ميرزا را وادار به قبول اين مسؤوليت كردند. قطرات اشك بر گونه و ريش مباركش جارى شد و سوگند ياد كرد كه هرگز به ذهنم خطور نكرده بود كه روزى اين مسؤوليت عظيم بر دوشم مى‏آيد.» «2»درباره فرزند وحيد بهبهانى كه نامش عبدالحسين بود نوشته‏اند: «در كربلا متولد شده خدمت پدرش علوم دينى و شرعى را تحصيل كرد و در عصر آن مرحوم مرجع مردم در مسائل شرعى شد. وحيد بهبهانى اجازه مبسوط به ايشان داد و مردم را به رجوع و استفتا از خدمتش حكم فرمود. پس از رحلت پدر، مردم، علما و مؤمنين از او خواهش كردند كه به جاى آقا نماز بخواند. پس از اصرار، چند روزى مشغول امامت شد و مأمومين فراوانى حاضر مى‏شدند پس از دو ماه، ديگر نيامد و گفت: امامت مقامى است عظيم و تحمّل آن بر من مشكل است و با آن زهد وتقوا، كناره گرفت.» «3»