جايگاه حجّ در اسلام
«إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذى بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَ هُدىً لِلْعالَمينَ فيهِ اياتٌ بَيِّناتٌ مَقامُ إِبْراهيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ امِناً وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبيلًا وَ مَنْ كَفَرَفَانَّ اللَّهَ غَنىٌّ عَنِ الْعالَمينَ» «1»نخستين خانهاى كه براى مردم بنا شده، همان است كه در مكّه است خانهاى كه براى جهانيان بركت و هدايت است. در آنجا آيات روشنى از جمله مقام ابراهيم (ع) است و هر كس داخل آن شود در امان است. براى خدا، حجّ آن خانه بر كسانى كه قدرت رفتن به آن را داشته باشد، واجب است. و هر كس كفران ورزد (و آن راترك كند) خدا از عالميان بىنياز است.عنوانهاى «اوّلين خانه»، «مبارك»، «هدايتگر همه»، «نشانههاى روشن»، «مقام ابراهيم» و «امنيت» كافى است كه اهمّيّت و ويژگى «حج» را نمايان سازد. چنين تعابيرى در مورد هيچ يك از عبادات اسلامى به كار نرفته است. اين تعبيرها خود، گوياى مقام والاى حجّ در اسلام است.
انتهاى آيه نيز، هشدارى است به كسانى كه حجّ را ترك مىكنند و اينكه تشريع حجّ و امنيّت مكّه به سود مسلمانان حجّ گزار است و با اشاره به بىنيازى خدا از همه، خسران ترك مراسم حجّ را متوجّه تاركان آن مىكند، چنانكه رسول اكرم صلى الله عليه و آله نيز به آنان چنين وعيد ميدهد:
«مَنْ سَوَّفَ الْحَجَّ حَتَّى يَمُوتَ بَعَثَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَهُودِيّاً أَوْ نَصْرانِياً» «1»كسىكه حجّ رابه تأخير بيندازد تابميرد، خداوند او را روز واپسين، يهودى يامسيحى بر مىانگيزد.اميرمؤمنان على عليه السلام، فلسفه تشريع حجّ را تقويّت دين مقدّس اسلام دانسته، فرموده است: «فَرَضَ اللَّهُ الْحَجَّ تَقْوِيَةً لِلدّينِ» «2»خداوند حجّ را به منظور تقويت دين واجب فرمود.احياگر حجّ ابراهيمى، حضرت امام خمينى قدس سره پيرامون حجّ فرمود: «حجّ كانون معارف الهى است، حجّ پيام آور ايجاد و بناى جامعهاى به دور از رذائل مادّى و معنوى استحجّ تجلّى و تكرار همه صحنههاى عشق آفرين زندگى يك انسان و يك جامعه متكامل در دنياست. و مناسك حجّ، مناسك زندگى است ... حجّ بسان قرآن است كه همه از آن بهرهمند مىشوند. ولى انديشمندان و غوّاصان و درد آشنايان امّت اسلامى اگر دل به درياى معارف آن بزنند و از نزديك شدن و فرو رفتن در احكام وسياستهاى اجتماعى آن نترسند، از صدف اين دريا گوهرهاى هدايت و رشد و حكمت و آزادگى را بيشتر صيد خواهند نمود و از زلال حكمت و معرفت آن تا ابد سيراب خواهند گشت.» «1»
|