محدوده خدمت
همانطور كه ذكر شد، يكى از شرايط خدمت آن است كه افراد خدمت شونده، شايسته خدمت باشند، در اينجا اين سؤال مطرح است كه آيا دايره خدمتگزارى آنقدر وسعت دارد كه غير مسلمان را نيز شامل مىشود، يا اختصاص به مسلمانان و مؤمنان دارد؟ به عبارت ديگر، آيا از نظر اسلام، خدمت در هر جا و به هر كس، پسنديده و مورد ستايش است؟ يا خدمت مسلمانان و مؤمنان به يكديگر و در جامعه اسلامى داراى ارزش و اهمّيّت است؟از نظر اسلام، خدمت به همه مردم و نوع بشر عملى شايسته است و غرض اولياى گرامى اسلام در خدمتگزارى، تنها مؤمن يا مسلمان نيست؛ بلكه نوع بشر را شامل مىشود. چنانكه رسول خدا صلىاللهعليه وآله مىفرمايد: «رَأْسُ الْعَقْلِ بَعْدَ الدّينِ التَّوَدُّدُ الَى النَّاسِ وَ اصْطِناعُ الْمَعْرُوفِ الى كُلِّ بِرٍّ وَ فاجِرٍ» «1»پس از دين (و ايمان به خداوند)، بشر دوستى و نيكى به مردم، اعم از درستكار و گناهكار، سرآمد تمام كارهاى عاقلانه است.اميرمؤمنان عليه السلام نيز مىفرمايد: «ابْذُلْ مَعْرُوفَكَ لِلنَّاسِ كافَّةً فَانَّ فَضيلَةَ فِعْلِ الْمَعْرُوفِ لا يَعْدِلُها عِنْدَ اللَّهِ سُبْحانَهُ شَىْءٌ» «2»كارهاى نيك خود را براى همه مردم به كار بر و براستى كه هيچ چيز نزد خداى سبحان، با فضيلت كارهاى نيك، برابرى نمىكند.بر اساس اينگونه روايات، خدمت كردن محدوديتى ندارد.در برخى ديگر از روايات، خدمت كردن با قيد «مؤمن يا مسلم» ذكر شده است. به عنوان نمونه، رسول خدا صلى الله عليه وآله مىفرمايد:
«ايُّما مُسْلِمٍ خَدَمَ قَوْماً مِنَ الْمُسْلِمينَ الَّا اعْطاهُ اللَّهُ مِثْلَ عَدَدِهِمْ خُدَّاماً فِى الْجَنَّةِ» «3»
هر مسلمانى كه به جماعتى از مسلمانان، خدمت كند، خدا به شماره آنها در بهشت برايش خدمتگزار مىگمارد.شخصى به نام جميل گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مىفرمود:
«الْمُؤْمِنُونَ خَدَمٌ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ. قُلْتُ: وَ كَيْفَ يَكُونُونَ خَدَماً بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ؟ قالَ: يُفيدُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً ...» «1»مؤمنان خدمتگزار يكديگرند. عرض كردم: چگونه خدمتگزار يكديگرند؟ فرمود: به يكديگر فايده ميرسانند.از مجموع اين دو دسته روايات، چنين بر مىآيد كه خدمت، ارزش ذاتى دارد وخدمتگزارى به همه مردم- اعم از مسلمان و كافر (با شرايطش) امرى پسنديده است؛ ليكن خدمت به مسلمانان از اهمّيّت بيشترى برخوردار است.خدمت به غير مسلمانان به جهت تأليف قلوب و جذب آنها به اسلام، اهميت بسزايى دارد. چنانكه در بعضى ابواب فقهى مانند زكات به آن اشاره شده و سهمى از زكات در اين جهت، مصرف مىشود.در سياست خارجى كشور اسلامى گاهى مىبينيم دولت جمهورى اسلامى به بعضى از كشورهاى غير اسلامى كمك بلاعوض مىكند و گاه در حوادث ناگوار همچون سيل، زلزله، قحطى و ... كمكهاى مالى فراوانى به نامسلمانان مىشود. چنين كارى يكى ازمصاديق خدمت است و با انگيزه الهى انجام مىگيرد؛ بله، اگر به غير مسلمانان، خدمت، صورت گيرد؛ امّا انگيزه الهى بر آن مترتّب نباشد، باعث تقويت، شوكت و عزّتآنان در برابر اسلام و مسلمانان شود، سبيل و راه سلطه آنان بر مسلمانان باشد و مسلمانان را به استخدام خود درآورند و ... چنين امرى خدمت نيست؛ بلكه خيانت به اسلام و مسلمانان است.بنابراين در خدمت كردن، سه مسأله- موارد، انگيزه و آثار خدمت- بايد مدّ نظر خدمتگزار باشد، تا از محدوده جلب رضا و تقرّب به درگاه خداوند، خارج نشود.
|