منابع تفكّر
دين مقدّس اسلام علاوه بر ارج نهادن به فكر و انديشه، راه تفكّر صحيح را نيز به بشر نشان داده است، تاپيروان خويش را از آلودگى به افكار پليد و بيهوده باز دارد. متفكّر بزرگ اسلام خواجه نصير الدين طوسى در اين باره مى‏نويسد: «تفكّر، سير درونى از مبادى به مقاصد است و هيچ كس از كاستى به كمال نمى‏رسد، مگر به اين سير درونى. مبادى تفكّر «آفاق» و «انفس» است به اين بيان كه در اجزا و ذرّات عالم از قبيل كرات آسمانى، ستارگان، حالات و حركات و تأثير و هدف آنهاانديشه كند. همچنين در موجودات زمينى بويژه در اجزا و اعضاى انسان و غير آن كه قابل شمارش نيست، بينديشد آن گاه با تفكّر درباره منافع و مصالح اينها بر كمال، عظمت، علم و قدرت آفريننده و ناپايدارى غير خدا استدلال كند ... و از همين قبيل است، تأمّل در تاريخ گذشتگان و كوتاه شدن دست آنها از دنيا و رهسپار شدن به ديارآخرت. چنين تفكّرى سبب قطع محبّت از غير خدا، وابستگى كامل به آفريننده، تقويت تقوى و اطاعت پذيرى مى گردد. همچنين مى‏توان دامنه تفكّر را گسترده تر كرد تا شامل تفكّر در آيات، روايات، احكام و مسايل دينى نيز بشود.» «1»قرآن ما را به تفكّر در آفرينش آسمانها و زمين و آمد و شد شب و روز «2» و آفرينش روح و جسم انسان «3» و بسيارى ديگر از مظاهر قدرت و حكمت خدا تشويق مى‏كند تا به عظمت خدا و هدف از آفرينش اشياء توجه كنيم و از اين راه پرده غفلت را از جلو چشم خود كنار زنيم.در تاريخ آمده است كه روزى رسول اكرم (ص) بر عده‏اى گذشت كه در حال انديشه بودند، فرمود: چرا ساكتيد و سخن نمى‏گوييد؟ پاسخ دادند: درباره مخلوقات خدا انديشه مى‏كنيم. فرمود: «چنين كنيد و پيرامون مخلوقات بينديشيد نه پيرامون خالق». «4»