ويژگى پيامبران‏
همه فرستادگان الهى- بدون استثنا- احياگرانى بودند كه با دريافت وحى، وضع نابسامان زمان خويش را تغيير دادند و جامعه را از جهل و بدبختى نجات بخشيدند.چنين كارى جز در سايه روحيه آزادگى و استقلال فكرى آنان، امكان پذير نبود. آنان بدون وابستگى به قطبهاى قدرت و خداوندگان زر و زور و تزوير، در كمال رشادت و آزادگى، آنچه را از طريق وحى، دريافت مى‏كردند، در جامعه انتشار مى‏دادند و به كار مى‏بستند و هرگز تحت تأثير غوغا سالارى، جنگ روانى و جو سازى نا بخردان و زورمداران قرار نمى‏گرفتند و راز موفقيت و جاودانگى آنان نيز در همين نكته، نهفته است.تا كسى انديشه خويش را سامان نبخشد و كشور دل را مستقل نسازد، امكان ندارد بتواند استقلال و آزادى را به ارمغان آورد و ملّت و كشورى را آزاده و مستقل سازد.اهميّت اين موضوع آنگاه روشنتر مى‏شود كه بدانيم، همه جبهه‏هايى كه در برابر پيامبران گشوده مى‏شد، تلاش مى‏كردند، نخست، روحيه استقلال طلبى آنان را خدشه‏دار كنند و سپس شيرازه نهضتشان را از هم بپاشند. از اين رو، پيامبران را بر سر دو راهى ذلّت و وابستگى، و اخراج و آزار و كشتار مخيّر مى‏ساختند: «وَ قالَ الَّذينَ كَفَروُا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُمْ مِنْ ارْضِنا اوْ لَتَعُودُنَّ فى‏ مِلَّتِنا ...» «2»كافران به پيامبرانشان گفتند: يا از سرزمين خويش اخراجتان مى‏كنيم، يا بايد به آيين ما بازگرديد.مستكبران نيز چنين پيشنهادى را با فرستادگان الهى مطرح مى‏كردند: «قالَ الْمَلَأُ الَّذينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لِنُخْرِجَنَّكَ يا شُعَيْبُ وَالَّذينَ امَنُوا مَعَكَ مِنْ قَرْيَتِنا اوْ لَتَعُودُنَّ فى‏ مِلَّتِنا ...» «1»

اشراف برترى جوى قوم او گفتند: اى شعيب، به يقين، تو و كسانى را كه به تو ايمان آورده‏اند، از ديار خود، بيرون خواهيم كرد يا به آيين ما باز گرديد.اين توهّم نابخردانه از سوى دشمنان اسلام نيز دنبال مى‏شد و قرآن مجيد به پيامبر اسلام صلّى‏الله‏عليه‏وآله چنين هشدار مى‏دهد: «وَ لَنْ تَرْضى‏ عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لَا النَّصارى‏ حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ انَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى‏ وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ اهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذى‏ جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِىٍّ وَ لا نَصيرٍ» «2»هرگز يهود و نصارا از تو خشنود نخواهند شد تا از آيين آنها پيروى كنى (و از آيين خود دست بشويى، در پاسخ اين خواسته آنان) بگو: هدايت، تنها هدايت الهى است و اگر از هوا و هوسهاى آنان پيروى كنى، بعد از آنكه آگاه شده‏اى، هيچ سرپرست و ياورى از سوى خدا نخواهى داشت.
روشن است كه سفيران ارجمند الهى و مؤمنان راستين و انقلابى، همواره راه سرافرازى و آزادگى را برمى‏گزيدند و هرگز تسليم خواست ابلهانه دشمن نمى‏شدند و با رشادت مى‏گفتند: «قالُوا لَنْ نُؤْثِرَكَ عَلى‏ ما جاءَنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَالَّذى‏ فَطَرَنا فَاقْضِ ما انْتَ قاضٍ ...» «3» (ساحران كه به موسى ايمان آوردند، به فرعون) گفتند: سوگند به كسى كه ما را آفريده، هرگز تو را بر دلايل روشنى كه براى ما آمده، ترجيح نخواهيم داد، پس هر چه مى‏خواهى انجام ده.