1- حضور در صحنه
اركان اصلى يك حكومت را رهبرى، قانون و مردم تشكيل مىدهند كه اگر هر يك، نقش خويش را بخوبى ايفا كنند، جامعه قوام مىيابد و به سوى اهداف خود پيش مىرود و برعكس، اگر رهبرى، داهيانه نباشد يا قانون ناقص باشد يا مردم نسبت به قانون و فرامين رهبر، بىتفاوت گردند، نظام دچار تزلزل مىشود و رو به ويرانى مىنهد.در اسلام، دوركن نخست از سوى خدا تأمين شده است؛ رهبر- اعمّ از پيامبر، امام و ولى فقيه- كاملترين فرد جامعه است و قوانين آن نيز در اوج صلابت و استحكام و به دور از هر گونه خدشه است، همان گونه كه خداوند، درباره قرآن- كه ارزندهترين قوانين را در بر دارد مىفرمايد: «انَّهُلِكتابٌ عَزيزٌ* لا يَأْتيهِالْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزيلٌ مِنْ حَكيمٍحَميدٍ» «1»بدرستى كه قرآن، كتابى شكست ناپذير است كه باطل از پيش و پس به آن راه ندارد، چرا كه از سوى خداوند حكيم و ستوده نازل شده است.همچنين به شكلهاى گوناگون از پيروان خويش مىخواهد كه نسبت به رهبرى و همه قوانين اسلام وفادار باشند، در همه صحنهها حضور يابند و از بىتفاوتى، انزوا طلبى و منفى بافى، بشدّت پرهيز كنند. چنين وظيفهاى موضوع همين بخش است كه در چهارعنوان تبيين مىگردد.
|