3- صبر و استقامت‏

«صبر» در فارسى، مرادف شكيبايى، خويشتن‏دارى، دوام و ثبات است «1» و راغب اصفهانى آن را چنين شرح كرده است: «صبر، واداشتن نفس است به آنچه كه مقتضاى دين و خرد است و نگهدارى آن است از آنچه كه شرع و عقل آن را نمى‏پسندند.» «2»مفهوم صبر، عام و فراگير است و در همه زواياى زندگى انسان، جريان دارد و طبيعى است كه وادى سياست را نيز در بر مى‏گيرد، ولى خواجه‏نصيرالدين طوسى (ره) تعبير زيبايى در مورد صبر به كار برده كه بيش از آنكه صبر اخلاقى فردى را در نظر آورد، «صبر سياسى» را مورد عنايت قرار مى‏دهد. او مى‏نويسد: «الصَّبْرُ ارْبَعَةُ اشْياءٍ؛ ثَباتٌ وَ كَفٌّ وَ احْتمالٌ وَ اقْدامٌ» «3»صبر از چهار عنصر تشكيل يافته است: پايدارى، خويشتن دارى، تحمل و اقدام.كه اين عناصر چهارگانه هريك به سهم خود يك مسؤول يا سياستمدار را يارى مى‏رساند و از تنگناهاى كار اجرايى و سياسى مى‏رهاند.