1- ارائه جهان بينى توحيدى:
قرآن مجيد جهان بينى اسلامى را در يك جمله بيان كرده است:
«انَّالِلَّهِ وَ انَّا الَيْهِ راجِعُونَ» «2»همه ما از آن خداييم و به سوى او نيز باز مى‏گرديم.اين آيه شريف، مبدأ، راه و مقصد پيروان اسلام را ترسيم كرده و آنان را برگرد محور «الله» فرا خوانده است و بر اساس اين جهان بينى:

1/ 1- معبود و خالق يكى است:
«انَّ هذِهِ امَّتُكُمْ امَّةً واحِدَةً وَ انَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ» «1»اين امّت شما يك امّت بيش نيست و من هم پروردگار شمايم پس، تنها مرا بپرستيد.

2/ 1- پيامبر يكى است:
«وَ ما ارْسَلْناكَ الَّاكافَّةًلِلنَّاسِ بَشيراً وَ نَذيراً» «2»تو را مژده دهنده و بيم‏دهنده براى همه مردم فرستاديم.

3/ 1- قانون اساسى آن قرآن و مفسران واقعى آن عترت پيامبرند: در اين زمينه رسول خدا (ص) فرمود:
«انّى‏ تارِكٌ فيكُمُ الثِّقْلَيْنِ ما انْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِما لَنْ تَضِلُّوا كِتابَ‏اللَّهِ وَ عِتْرَتى‏ ...» «3»من دو چيز گرانسنگ در ميان شما مى‏گذارم كه اگر به آن دو تمسك جوييد هرگز گمراه نمى‏شويد: 1- كتاب خدا، 2- خاندانم.

4/ 1- جهتگيرى عبادى- سياسى مسلمانان، تنها به سوى كعبه است: «وَحيْثُ ما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ» «4»هر جا كه هستيد، روى خويش را به سوى كعبه بگردانيد.و ... با چنين جهان‏بينى، پيرو اسلام نمى‏تواند «وحدت گرا» نباشد. به همين دليل قرآن مجيد پيامبر اكرم (ص) را از صف تفرقه‏افكنان جدا مى‏داند و مى‏فرمايد: «انَ‏الَّذينَ فَرَّقوُا دينَهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ فى‏ شَىْ‏ءٍ» «5»كسانى كه آيين خود را پاره پاره كردند و دسته دسته شدند، توهيچ رابطه‏اى با آنان ندارى.و در آيه‏اى ديگر بر پيشانى تفرقه افكنان، مُهر شرك مى‏كوبد و مى‏فرمايد: «... وَ لا تَكُونُوا مِنَ‏الْمُشْرِكينَ* مِنَ‏الَّذينَ فَرَّقُوا دينَهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً ...» «1»از مشركان نباشيد؛ از كسانى كه دين خود را پراكنده كردند وگروه گروه شدند.حضرت صادق عليه‏السلام نيز مى‏فرمايد: «مَنْ فارَقَ جَماعَةَالْمُسْلِمينَ قَيْدَ شِبْرٍ فَقَدْ خَلَعَ رَبَقَةَالْاسْلامِ مِنْ عُنُقِهِ» «2»
هر كس به اندازه يك وجب از اجتماع مسلمانان، فاصله بگيرد، رشته مسلمانى را از گردن خود برداشته است.