منفورترين واژه
شايد در ميان رذايل اخلاقى، واژهاى به زشتى و منفورى «تجاوز» يافت نشود؛ اين خصلت ويرانگر، آن قدر زشت و شنيع است كه حتى «متجاوز» نيز از آن بدش مىآيد! و اگر نزد او سخن از تعدّى به حقوق ديگران به ميان آيد، بدون درنگ با جمع همصدا شده، آن را زشت مىشمارد و محكوم مىكند. بطور مثال، امروزه دولت آمريكا، سردمدار تجاوز و تعدّى در سطح جهان است و كمتر ملت و كشورى يافت مىشود كه مورد تجاوز اين غول قدرت، قرار نگرفته باشد، با اين وصف، همين دولت غارتگر و جنايتكار، همواره، تجاوز، تروريسم، عدم رعايت قوانين بينالملل و مانند آن را محكوم مىكند و دم از «حقوق بشر»، «عفو بينالملل»، «حمايت از ملل ضعيف» و ... مىزند.متجاوزان براى رهايى از ننگ تجاوز و عذاب وجدان، جنايات خويش را بطور ابلهانهاى توجيه مىكنند؛ چرچيل- نخستوزير انگلستان- در كتابى كه پيرامون جنگ جهانى دوم نوشته، در توجيه حمله متفقين به ايران مىگويد:اگر چه ما با ايرانيها پيمان بسته بوديم و قرارداد عدم مداخله و عدم تجاوز داشتيم و طبق قرارداد نمىبايستى چنين كارى مىكرديم، ولى اين معيارها در مقياسهاى كوچك درست است؛ مثلًا براى وقتى كه دو نفر با يكديگر قول و قرار بگذارند، درست است اما در سياست وقتى پاى منافع يك ملّت در ميان مىآيد، اين حرفها ديگر موهوم است، من نمىتوانستم از منافع بريتانياى كبير!- به عنوان اينكه اين (حمله به ايران) يك عمل ضدّ اخلاق است- چشم بپوشم، كه ما با يك كشور ديگرى پيمان بستهايم و نقض آن برخلاف اصول انسانيت است! «1»هارون- خليفه عباسى نيز براى توجيه تجاوز ننگين خود به حريم ولايت و خلافت و دستگيرى و بىحرمتى به حضرت موسى بن جعفر عليهما السلام، در سال 179 هجرى، رهسپار مدينه شد و در برابر بارگاه مطهر رسول اكرم صلّى الله عليه و آله ايستادو با بىشرمى تمام گفت:اى رسول خدا، من از اقدامى كه مىخواهم انجام دهم، از شما پوزش مىطلبم؛ مىخواهم موسى بن جعفر (ع) را زندانى كنم، او قصد دارد در ميان ملّت آشوب به پا كند و خونريزى راه بيندازد! «1»
|