ج- اخلاق سياسى‏
آراسته شدن به همه فضايل اخلاقى براى عموم مردم، پسنديده و ضرورى است و هيچ‏كس از داشتن هيچ فضيلتى، معاف و مستثنا نيست، اگر چه همه مردم، مجال فعليت بخشيدن به هر فضيلتى را نيابند. بطور مثال: سخاوت براى انسان يك فضيلت است، خواه ثروتمند باشد، خواه فقير؛ ثروتمند مى‏تواند فضيلت خويش را به فعليت برساند و بخشى از ثروت خويش را به ديگران ببخشد، ولى فقير، از فعليت بخشيدن به صفت سخاوت ناتوان است. حال اگر بگوييم: «سخاوت صفت ثروتمندان است.» سخن به گزاف نگفته‏ايم، در عين حال آن را از فقيران سلب نكرده‏ايم. همين طور اگر بگوييم:حلم، صفت دانشمندان است، عفت و پاكدامنى، صفت زنان است و ... منظور اين است كه چنين صفتى، در عين فراگيرى براى عموم، براى اين افراد، ضرورى‏تر و زيبنده‏تراست؛ مراد از «اخلاق سياسى» نيز، آن دسته از فضايل اخلاقى است، كه در عين فراگيرى براى همه، براى سياستمداران ضرورت بيشتر مى‏يابد، چرا كه آنان بيش از ديگران، فرصت تحقّق بخشيدن به آنها را مى‏يابند.