3- جاودانگى‏
يك فرهنگ اصيل و واقعى، ريشه‏دار و جاودان نيز هست، همان گونه كه فرهنگهاى سطحى و بى‏ريشه، زدودنى و نابود شدنى است: «كَذلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْباطِلَ فَامَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفاءً وَ امَّا ما يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِى الْارْضِ ...» «2»اين چنين خداوند، حق و باطل را مَثَل مى‏زند؛ اما كف (روى آب) نابود مى‏شود، ولى آنچه به سود مردم است، در زمين پايدار مى‏ماند.و خداوند چنين تضمينى را در مورد اسلام و قرآن داده است. «3» علاوه بر اينكه معمارى اين دين حنيف از چنان استحكام و دقّتى برخوردار است كه هرگز در برابر
گردبادهاى مخالف آسيب نخواهد ديد، يعنى اسلام، براى بالندگى و پويايى خود، از سوى عوامل برونى و درونى تقويت مى‏شود و راه جاودانگى را طى مى‏كند.بنابراين، فرهنگ اسلامى، از ويژگيهاى يك فرهنگ اصيل و مورد اطمينان برخوردار است و توانايى و غناى لازم را براى تضمين زندگى سالم و سعادتمند داراست و پيروان چنين دينى بايد به خود ببالند و ضمن عمل به دستورات آن، با دل و جان از فرهنگش پاسدارى كنند.