غيرت معصومين عليهمالسلام
به اعتقاد ما معصومين عليهمالسلام، جملگى انسانهاى كاملى بودند كه همه فضايل انسانى را در حد كمال دارا بودند، در اينجا به چند نمونه از غيرت سياسى آن بزرگواران اشاره مىكنيم:
1- لوط پيامبر و حضرت ابراهيم عليهماالسلام، معاصر بودند؛ روميان طى يك حمله حضرت لوط را به اسارت گرفتند. وقتى اين خبر به حضرت ابراهيم رسيد، به جنگ روميانرفت و حضرت لوط را از چنگشان آزاد ساخت و اين اولين نبردى بود كه در راه خدا انجام گرفت. «1»
2- كعب بن اشرف، از سران يهود، پس از جنگ بدر، قريش را بر ضد مسلمانان، تحريك كرد و نسبت به رسول اكرم صلّىاللّهعليهوآله بدگويى نمود و حتى در غزلهاى عاشقانهاش از زنان مسلمان ياد مىكرد. رسول خدا (ص) اين گستاخيها را تحمل نكرد و به عدهاى از مسلمانان فرمان داد تا او را شبانه به قتل رساندند. «2»
3- جنگهاى صدر اسلام گرچه بطور عموم جنبه دفاعى داشت، گاهى نيز جنبه تلافى جويانه داشت و به انتقام خون مسلمانان مظلوم صورت مىگرفت و ناشى از غيرت سياسى و دينى پيامبر (ص) و مسلمانان بود. بنابر نقل مورّخان، سريّه «علقمة بن مجزر» و سريّه «زيد بن حارثه» به سوى قبيله «جزام» بدين منظور بود «3»، چنان كه غزوه «بنى لحيان»- كه رسول خدا (ص) فرماندهى آن را به عهده داشت- به تلافى كشتار «اصحاب رجيع» انجام شد. «4»
4- برخى از خطبههاى نهجالبلاغه، از جمله خطبه 27، نشانگر غيرت بىحدّ امام على عليهالسلام و كوشش بىدريغ آن امام همام در برانگيختن غيرت مردم عليه نابسامانيهاى سياسى- اجتماعى است؛ جنگهاى «جمل»، «صفين» و «نهروان» نيز در اين جهت رقم خورد.
5- «فارس بن حاتم» مرد شرور و فتنهگرى بود كه مردم را به بدعت در دين فرامىخواند،امام عسكرى عليهالسلام طى اطلاعيهاى اعلام كرد هر كس فارس بن حاتم را بكشد، من بهشت را براى قاتل ضمانت مىكنم! «1»خروش حيدرگونه امامراحل قدس سرّه در صدور فتواى تاريخى اعدام سلمان رشدى مرتدّ نيز برخاستهاز ايمان راسخ و غيرت زايدالوصف آن رادمرد عارف بودكه باژرفانديشى، دسيسه دشمنان اسلام را در تدوين كتاب آيات شيطانى كشف كرد و آن را خنثى ساخت. ايشان فرمود:
مسأله كتاب آيات شيطانى، كارى حساب شده براى زدن ريشه دين و ديندارى و در رأس آن اسلام و روحانيت است، يقيناً اگر جهانخواران مىتوانستند ريشه و نام روحانيت را مىسوختند، ولى خداوند همواره حافظ و نگهبان اين مشعل مقدس بوده است. «2»
امام با موضعگيرى بجا و شجاعانه خويش، جهان اسلام را منسجم و يكپارچه بر ضد استكبار جهانى شوراند، بگونهاى كه سران كفر و مزدورانشان را به هراس افكند؛ بهتر است تحليل داستان را از قلم آن عزيز سفر كرده بياوريم:راستى به چه علت است كه در پى اعلام حكم شرعى و اسلامى مورد اتفاق همه علما در مورد يك مزدور بيگانه اينقدر جهانخواران برافروخته شدند و سران كفر و بازار مشترك و امثال آنان به تكاپو و تلاش مذبوحانه افتادهاند؟ غير از اين نيست كه سران استكبار از قدرت برخورد عملى مسلمانان در شناخت و مبارزه با توطئههاى شوم آنان به هراس افتادهاند و اسلام امروزِ مسلمانان را يك مكتب بالنده و متحرك و پرحماسه مىدانند و از اينكه فضاى شرارت آنان محدود شده است و مزد بگيران آنان چون گذشته با اطمينان نمىتوانند عليه مقدّسات قلم فرسايى كنند، مضطرب شدهاند. «3»
مسلمانان، بويژه دولتمردان و سياستمداران نيز با الگوگيرى از معصومين علهيمالسلام و عالمان ربانى، نسبت به مسائل جهان اسلام، حساس باشند و بادرايت و تدبير و غيرت و شجاعت از كيان اسلام و مسلمانان دفاع كنند و اجازه ندهند كه قدرتهاى شيطانى، روحيه سلحشورى و حماسى آنان را به خمودى كشانند و بر ويرانههاى بىتفاوتى آنان، كاخهاى قدرت و آرزو بنا كنند كه هرگز چنين مباد!
|