بُعد اخلاقى معاهدات

آن چه در اين نوشتار مورد توجه ما است، بعد اخلاقىِ معاهدات است؛ يعنى معاهده از آن جهت كه ارزش معنوى دارد و موجب كمال نفس است، در اين نوشته بررسى مى شود.

1ـ مائده/ 1.
? صفحه 181?
در قرآن آيات بسيارى داريم كه به مسلمانان دستور مى دهند كه به معاهدات خويش پاى بند باشند. بيش ترين تعبيرى كه در توصيه به پاى بندىِ به عقود و معاهدات در اين آيات به كار رفته، تعبير «وفا» و رعايت است و رايج ترين تعبيرى كه در مورد خود آن ها به كار رفته، تعبير «عهد» است. در آيه اى آمده است:
(والْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا)(1).
و در آيه ديگرى مى فرمايد:
(أَلَّذِينَ هُمْ لاَِماناتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ راعُونَ)(2).
كسانى كه به امانت ها و عهد خود پاى بند باشند.
گاهى نيز از تعبير «عقد» استفاده شده:
(يا أَيُّهَاالَّذينَ امَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ)(3).
اى آنان كه ايمان آورده ايد، به عهدها و عقدها پاى بند باشيد.
بنابراين، تعبير رايج در قرآن، در مورد معاهدات و قراردادها عبارت است از «عهد»؛ اما در مواردى نيز از تعابير ديگرى استفاده شده است؛ مانند تعبير «عَقْد» كه نمونه آن گذشت، يا تعبير «عُقْدَه» در آيه
(وَلا تَعْزِمُواْ عُقْدَةَ الْنِّكاحِ حَتّى يَبْلُغَ الْكِتابُ أَجَلَهُ)(4).
قصد عقد زوجيت مكنيد تا آن گاه كه مدت عده آنان سرآيد.
و تعابير «اِلّ» و «ذمّة»، آن جا كه مى فرمايد:
(كَيْفَ وَإِنْ يَظْهَرُواْ عَلَيْكُمْ لايَرْقُبُواْ فيكُمْ اِلاًّ وَ لا ذِمَّةً)(5).
چگونه مى توان با مشركين عهدشكن، وفاى به عهد كرد در حالى كه اگر بر شما پيروز شوند، هيچ عهد و پيمانى را مراعات نكنند.
البته بايد توجه داشت كه واژه «اِلّ» به معناى خويشاوندى نيز آمده است؛ چنان كه در آيه ديگر مى فرمايد:

1ـ بقره/ 177.
2ـ مؤمنون/ 8.
3ـ مائده/ 1.
4ـ بقره/ 235.
5ـ توبه / 8.
? صفحه 182?
(لا يَرْقُبُونَ فى مُؤْمِن إِلاًّ وَلا ذِمَّةً)(1).
(مشركان) در مورد هيچ مؤمنى رعايت خويشى و فاميلى و عهد و پيمان نمى كنند. در بعضى موارد در بيان «عهد» از واژه ميثاق نيز استفاده شده است. كاربرد ميثاق در مورد عهد، تأكيدى است بر اين حقيقت كه بايد طرفين پاى بند به عهد باشند تا بيش تر اعتماد و جلب اعتماد كنند؛ چرا كه ميثاق از ماده «وثوق» و به معناى اعتماد است؛ يعنى در واقع، دو طرف به گونه اى عمل مى كنند كه در مجموع، اعتماد و اطمينان بيش تر يكديگر را جلب كنند، به عهدشان پاى بند هستند و گاهى براى استحكام آن، همراه با عهد، قسم هم مى خورند.
طبيعى است كه هر يك از طرفين عهد به آن چه كه خودشان معتقدند، سوگند ياد مى كنند و هر كس كه آن را رعايت نكند، در واقع، به مقدسات خود بى احترامى كرده است. از اين جا است كه گاهى در مورد عهد، تعبير «يمين» هم به كار مى رود. هم چنين گاهى در مورد عهد، از كلمه «وعده» استفاده شده است؛ مانند: (بِما اَخْلَفُوا اللَّهَ ما وَعَدُوهُ)(2)كه بعداً خواهد آمد.