حكم عقل درباره وفاى به عهد و امانت دارى

وجوب رد امانت و وفاى به عهد از مستقلات عقليه است؛ يعنى از احكامى است كه
? صفحه 168?
عقل، بدون نياز به راهنمايى شرع، آن را درك مى كند. شرع در مورد لزوم رد امانت، و وجوب وفاى به عهد، اِعمال مولويت نمى كند، بلكه حكم شرع در اين زمينه، حكم ارشادى است و اگر ما هيچ دليل شرعى بر وجوب وفاى به عهد و لزوم رد امانت نداشتيم، همين حكم عقل براى اثبات حكم شرعى كافى بود. البته عده اى از محققان علم اصول معتقدند كه منظور از اين نوع مستقلات عقليه (يعنى مستقلات عقليه در محدوده ادراكات عملى، مثل وجوب رد امانت، لزوم وفاى به عهد، خوبىِ عدالت و زشتىِ ظلم) چيزى جز آراى محموده نيست. اين كه مى گوييم: عقل، مستقلا و بدون كمك شرع، حكم به اين گونه احكام عملى مى كند، منظور اين نيست كه اين گونه احكام بديهىِ عقل عملى، واقعاً مثل بديهيات عقل نظرى هستند؛ بلكه منظور حكم عقل در مورد امور اعتبارى است كه نمى توان براى اثبات آن، برهان اقامه كرد. مسائلى كه بر اين گونه احكام مترتب مى شود، جنبه جدلى دارد؛ زيرا همان طور كه اشاره شد، اين ها از آراى محموده اند و آراى محموده، از مقدمات قياس جدلى است.