مقدمه

در بخش هاى گذشته، دو دسته از مسائل اخلاقى را بررسى كرديم: دسته اول، مسائلى كه محورشان رابطه انسان با خدا است و دسته دوم، مسائلى كه محورشان رابطه انسان با خودش است. دسته سوم، مسائلى است كه محور آن ها را روابط اجتماعى انسان با ديگران تشكيل مى دهد و معمولاً، اخلاق، در بيش تر موارد، به اين دسته از مسائل اخلاقى اطلاق مى شود. وقتى در محاورات عرفى گفته مى شود كه كسى اخلاقش خوب است يا خوب نيست، منظور همين ملكاتى است كه در روابط او با ديگران خودنمايى مى كند. دو دسته قبلى در واقع، توسعه اخلاق عرفى است كه با توجه به بينش اسلامى و اين كه موضوع اخلاق، مطلق فعل اختيارى انسان، اعم از اجتماعى و غير اجتماعى است، حاصل شده است؛ چرا كه هر فعل اختيارى، چه اجتماعى و چه غيراجتماعى، مى تواند داراى ارزش مثبت يا منفى باشد و در محدوده مسائل اخلاقى قرار گيرد.