5. اصل صلح و سازش

پنجمين اصل حاكم بر محيط خانواده، اصل صلح و سازش است. گاهى كار به جايى مى رسد كه يكى از همسران ـ دست كم از ديد همسرش ـ رفتارى خارج از منطق عقل را در پيش مى گيرد. حال، يا واقعاً رفتار او بى منطق است و يا اين كه چنين نيست، بلكه به گمان همسرش او شخص لجوجى است كه مى خواهد حرف خود را به كرسى بنشاند و به حكم عقل تن در نمى هد. در هر دو حال، طبيعى است كه پيوند آن دو در معرض ازهم گسيختگى قرار مى گيرد و بنيان خانواده، سست مى شود.
در چنين وضعيتى، اسلام دستور مى دهد تا آن جا كه ممكن است، بايد تلاش كرد كه پيوند ازدواج از هم نپاشد و وحدت خانواده از بين نرود، هرچند لازم باشد كه يك طرف، براى حفظ خانواده و بقاى زناشويى، در برابر طرف ديگر، انعطاف بيش از حد نشان دهد و حتى از حق مسلّم خود بگذرد. خداوند در اين باره مى فرمايد:
(وَإِنْ إِمْرَأَةٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً أَوْ اِعْراضاً فَلا جُناحَ عَلَيهِما أَنْ يُصْلِحا بَيْنَهُما صُلْحاً وَالْصُلْحُ خَيْرٌ)(1).
هرگاه زنى نگران طغيان و سركشى و يا اعراض و كناره گيرىِ همسرش بود منعى نيست از اين كه با هم صلح كنند (و از پاره اى از حقوق خود بگذرد) كه سازش (در هر حال) بهتر است.
البته لازم است كه زن و شوهر، حقوق يكديگر را به دقت رعايت كنند؛ اما گاهى ممكن است شوهر، برخى حقوق همسرش را رعايت نكند و زن نگران آن باشد كه اگر بر اين حق خود پافشارى كند، شوهرش از او اعراض و يا حقوق ديگر وى را نيز پايمال كند. در چنين وضعيتى از آن جا كه حفظ كانون خانواده، اهميت ويژه دارد، اسلام به او توصيه مى كند كه ـ هر چند با گذشتن از برخى حقوق خويش ـ براى حفظ اساس خانواده تلاش كند و تا آن جا كه ممكن است، با صلح و سازش و انعطاف و گذشت، از پاشيدن كانون خانواده جلوگيرى كند.