قرآن و اولويت مادر

آيه هاى ديگرى نيز در قرآن هست كه ضمن تأكيد بر بزرگىِ حق والدين و لزوم جبران آن، زحمت هاى طاقت فرسا و جبران ناپذير مادر را گوشزد مى كند.از جمله، در سوره لقمان آمده است:
(وَ وَصَّيْنَا الاِنْسانَ بِوالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ اُمُّهُ وَهْناً عَلى وَهْن وَ فِصالُهُ فى عامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لى وَ لِوالِدَيْكَ إِلىَّ الْمَصِيرُ)(2).
انسان را درباره پدر و مادرش توصيه نموديم، (به ويژه) كه مادرش با ضعف و زحمت طاقت فرسا او را در رحم خود پروراند و در دو سال او را شير داد، كه مرا و پدر و مادرتان را شكر و سپاس گزاريد كه حركت شما به سوى من است.
در اين آيه، بر حق مادر تأكيد بسيار شده است؛ چنان كه در روايات نيز حق مادر، بيش از حق پدر تعيين گرديده است. نخست در مورد والدين، هر دو سفارش مى كند؛ اما جمله هاى بعد، همگى يادآورىِ حق مادر و زحمت هايى است كه در دوران باردارى، شيردهى و پرورش فرزند مى كشد و هدف، بيان حكمت اين است كه چرا اين همه درباره والدين و به ويژه، مادر توصيه به احسان و نيكى مى كند. سپس جمله (أَنِ اشْكُرْلى وَ لِوالِدَيْكَ) آمده، كه از تعبيرات عجيب قرآن است و در هيچ جاى قرآن، همانندى براى آن سراغ نداريم. خداوند سفارش مى كند كه اول، شكر مرا به

1ـ عنكبوت/ 8.
2ـ لقمان/ 14.
? صفحه 56?

جاى آوريد و سپس بلافاصله، سفارش به شكر و سپاس از والدين مى كند. جالب اين است كه در اين جمله، شكر والدين را حتى از شكر خدا جدا نمى كند، بلكه امر به شكر خدا و شكر والدين را با يك فعل، ذكر كرده است كه اين نيز بيش از پيش، اهميت حق والدين را نشان مى دهد. در انتهاى اين آيه نيز با اندك تفاوتى، همان استثناى آيه قبل را ذكر مى كند كه اگر سعى كردند تا به خدا شركورزى، در اين امر از آنان اطاعت نكن:
(وَ إِنْ جاهَداكَ عَلى أَنْ تُشْرِكَ بِى ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَصاحِبْهُما فِى الدُّنْيا مَعْرُوفَاً وَاتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنابَ إِلَىَّ ثُمَّ اِلَىَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ)(1).
پدر و مادرى كه انسان را به شرك دعوت مى كنند و نه اين كه پيشنهاد شرك كنند، بلكه در اين خواسته خود اصرار مىورزند، طبيعى است كه در شرك خود پابرجا هستند. با اين همه، باز هم احسان به آنان را توصيه مى كند و تنها فرمان مى دهد كه در دعوت به شرك از آنان اطاعت نكن؛ اما باز هم بلافاصله، سفارش مى كند كه در دنيا با آنان به نيكى رفتار كن. در آيه اى ديگر آمده است:
(وَوَصَّيْنَا الاِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ اُمُّهُ كُرْهَاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهَاً وَحَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً...»(2).
انسان را درباره پدر و مادرش به احسان توصيه نموديم، مادرش به سختى، او را (در خود) حمل كرد و با سختى و مشقت، او را (از شكم) بر زمين نهاد و مدت حمل تا از شير گرفتن او، سى ماه مى شود.
در اين آيه نيز چون آيه قبل، سختى ها و رنج هاى مادر به هنگام حاملگى و وضع حمل را يادآورى مى كند تا حق او را كه با توجه به اين مشقت ها، از حق پدر بالاتر و بيش تر است، به فرزند گوشزد كند تا هيچ گاه او را و حق او را از ياد نبرد.