ج) اجازه خواستن

دومين مورد از آداب شرعىِ ورود به خانه ديگران، اجازه خواستن از صاحب خانه است. انسان متشرع و مسلمان، حق ندارد بدون گرفتن اجازه از صاحب خانه، وارد خانه او شود، بلكه بايد نخست، رضايت او را به دست آورد و از او اجازه بگيرد. خداوند در قرآن كريم مى فرمايد:
(يَا اَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تَدْخُلُوا بُيُوتاً غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلى أَهْلِهَا ذلِكمُ خَيْرٌ لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ * فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فِيهَا أَحَداً فَلا تَدْخُلُوها حَتَّى يُؤْذَنَ لَكُمْ وَإِنْ قِيلَ لَكُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْكى لَكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ)(1).
اين آيه به مؤمنان سفارش مى كند كه بدون اجازه، به خانه ديگران وارد نشوند و اگر صاحب خانه اجازه ورود نداد و از او خواست كه برگردد، بايد برگردد.
وارد شدن به خانه ديگران چند صورت دارد:
نخست اين كه انسان مى داند كه صاحب خانه از آمدن او به خانه اش راضى است.
دوم اين كه مى داند كه صاحب خانه از آمدن وى به خانه اش ناراضى و ناراحت است.
سوم آن كه شك دارد و نمى داند كه صاحب خانه از رفتن او به خانه اش خشنود مى شود يا ناخشنود و ناراضى است؟
بديهى است كه اگر بداند صاحب خانه ناراضى است و يا پس از اجازه خواستن، پاسخ رد بشنود، به دستور صريح قرآن، نبايد وارد آن خانه شود:
(وَ اِنْ قِيلَ لَكُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ اَزْكى لَكُمْ).
اگر صاحب خانه اجازه نداد و گفت: برگرديد، پس بازگرديد كه اين براى شما بهتر است.
يا اگر به هر شكل بداند كه صاحب خانه راضى به ورود او است، مى تواند وارد خانه او شود؛ اما بايد بداند كه ورود به خانه ديگران آدابى دارد كه رعايت آن ها لازم است: يكى از آداب ورود به خانه ديگران اين است كه سر زده وارد نشود. اگر كسانى با هم روابط دوستانه دارند يا كسانى براى حاجتى كه به شخص خاصى دارند، بايد به منزل وى بروند، نبايد سرزده، و بدون اجازه به خانه او وارد شوند؛ چون ممكن است وى آمادگى براى پذيرش را نداشته باشد و يا در حالى باشد كه مايل نيست كسى او را در آن حال

1ـ نور/ 27 و 28.
? صفحه 261?
ببيند. اين است كه در قرآن تأكيد مى شود كه پيش از ورود به منزل ديگران، توجه آنان را جلب كنيد. قرآن در اين باره، جمله (حَتّى تَسْتَأْنِسُوا) را به كار برده و از واژه "استيناس" بهره مى برد. استيناس، انجام كارى است كه توجه صاحب خانه را جلب كند و او را به گونه اى متوجه حضور و ورود خود كند. بعضى روايات در توضيح استيناس مى گويند: منظور اين است كه صاحب خانه را صدا بزنيد، يا با سرفه كردن و يا شكلى ديگر، مانند گفتن «يا الله» توجه وى را جلب كنيد، تا آماده پذيرش شما شود و ورود سر زده شما باعث وحشت و نگرانى او نشود.
حال، اگر بخواهد وارد خانه كسى شود، اما كسى در خانه نبود تا از او اجاره بگيرد، باز هم نبايد وارد شود؛ زيرا اين آيه مى فرمايد: اگر كسى را در خانه نيافتيد، داخل نشويد تا اين كه به شما اجازه داده شود. بنابراين، وقتى كسى در خانه نيست، طبعاً اجازه اى هم داده نمى شود و نتيجه اش اين است كه نبايد وارد شد. اكنون سؤال اين است كه آيا كسانى هم كه اهل همان خانه اند و رفت و آمد بسيار دارند، بايد هر بار اجازه بگيرند؟ توضيح اين كه مواردى هست كه رفت و آمد افراد و برخوردشان با يكديگر، بسيار زياد است؛ مثلا اهل يك خانه، گر چه در اتاق هاى جداگانه زندگى كنند، ولى با هم رفت و آمد و برخوردهاى فراوانى دارند. فرزندان وارد اتاق پدر و مادر مى شوند و يا برعكس. آيا اينان نيز هر بار كه مى خواهند وارد اتاق ديگرى شوند، بايد اجازه بگيرند؟ سفارش اسلام درباره اين گونه افراد چيست؟

خداوند درباره چنين افرادى، در قرآن كريم مى فرمايد:
(يَا اَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنْكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا اْلحُلُمَ مِنْكُمْ ثَلاثَ مَرَّات مِنْ قَبْلِ صَلاَةِ اْلفَجْرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُمْ مِنَ الظَّهِيرَةِ وَمِنْ َبعْدِ صَلاةِ اْلِعشَاءِ ثَلاَثُ عَوْرات لَكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَلا عَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُم بَعْضُكُمْ عَلى بَعْض كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الاْيَاتِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ)(1).
اى مؤمنان! خدمتكاران شما كه در منزل كار مى كنند و كودكانى كه به حد تكليف نرسيده اند، در سه مورد، اگر خواستند نزد شما بيايند، بايد اجازه بگيرند: يكى قبل از

1ـ نور/ 58.
? صفحه 262?

نماز صبح، دوم به هنگام ظهر كه لباس ها را بيرون آورده و در حال استراحت هستيد و سوم پس از نماز عشا (كه اين سه، وقت استراحت است و انسان مى خواهد آزاد و رها باشد) و پس از اين سه هنگام، باكى بر شما و ايشان نيست كه دور و بر شما آمد و رفت كنند و با هم باشيد. اين گونه خداوند آيات خود را برايتان بيان مى كند و خداوند دانا و حكيم است. آن چه را اين آيه توصيه كرده است، در مورد خدمتكاران و كودكان نابالغ است؛ اما اگر فرزندان به حد تكليف رسيدند، بايد مثل ديگران اجازه بگيرند؛ يعنى غير از سه وقتى كه در آيه نام برده شده است، هر وقت ديگر هم كه مى خواهند وارد شوند، بايد اجازه بگيرند.