و) غيرت و حميّت بى ج

عامل ديگر، عار و ننگ بى جا و غيرت بى موردى بود كه بعضى از اعراب جاهلى نسبت به نواميس خود احساس مى كردند و آنان را به كشتن دختران معصوم خويش وامى داشت. اين عامل نيز در آيات متعددى از قرآن و شايد با شدت بيش تر و تعبيرهاى تندتر محكوم شده است. منشأ اين سنت غلط در ميان اعراب جاهلى، يك انديشه باطل و فكر غلط بوده است. عرب جاهلى داشتن دختر را عار مى دانست و گاهى از روى حماقت، براى آن كه دامنشان به چنين عارى آلوده نشود، دختران معصوم خود را مى كشتند.

1ـ انعام/ 151.
? صفحه 206?
تعابير بعضى از آيات قرآن نشان مى دهد كه اين پندار غلط وجود داشته است، آن جا كه مى فرمايد:
(اِذا بُشِّرَ اَحَدُهُم بِالاُْنْثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدّاً وَ هُوَ كَظِيمٌ * يَتَوارى مِنَ القَوْمِ مِنْ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ اَيُمْسِكُهُ عَلى هُون اَمْ يَدُسُّهُ فِى التُّرابِ اَلاَساءَ ما يَحْكُمُونَ)(1).
اين آيات مى گويند: همين كه به يكى از آنان خبر مى دادند كه دختردار شده است، صورتش از ناراحتى سياه مى شد و خشم خود را پنهان مى كرد، خودش را مى خورد و جرأت نمى كرد در بين مردم ظاهر شود، بلكه از خبر ناگوارى كه به او داده بودند، از مردم مى گريخت و در اين انديشه فرو مى رفت كه چگونه خود را از اين بلايى كه دامنگيرش شده است برهاند. آيا با تحمل خفّت و شرمندگى نگاهش دارد و يا در خاك دفنش كند و خود را از اين وضع اسفبار برهاند؟ به اين سرشكستگى در جامعه تن دهد و يا خود را از ننگ و عار داشتن دختر رها سازد؟
بنابراين، اثبات وجود سنت دختركشى و اين كه علت آن، ننگ و عار بى جا و احمقانه عرب جاهلى بوده، براى ما مسلمان ها، با وجود چنين آيات روشنى نيازمند سند و مدرك تاريخى نيست و آيات با صراحت كافى از اين سنت خبر مى دهند.