ارزش اخلاقى لباس و مسكن
از آنجا كه نياز به لباس و مسكن، چنانكه قبلا هم گفته ايم، فطرى و طبيعى انسان است، خود به خود و در اصل بار ارزشى مثبت يا منفى ندارد، بلكه، ارزش آن نيز به كميّت، كيفيّت و جهت تأمين اين نياز مربوط مى شود.در حوزه اخلاق و ارزش از مقدار و كميّت بهره بردارى سخن به ميان مى آيد و سؤال اين است كه چه مقدار مى بايست به دنبال لباس و مسكن رفت؟ و در پاسخ اين سؤال بايد بگوييم: مسلّماً آن اندازه اى كه نياز انسان به لباس و مسكن را برطرف سازد، طبعاً، ارزش منفى نخواهد داشت.
ما قبلا، توضيح داده ايم كه بطور كلّى در هيچ يك از لذّتهاى انسان اصل لذّت برى، به خودى خود، ارزش منفى يا ارزش مثبت ندارد. و اگر به زبان فقهى بگوييم «مباح» است؛ ولى، اگر دلبستگى به لباس و مسكن انسان را از ساير كمالات باز دارد، در اين صورت، كارهايى كه بر اساس اين دلبستگى افراطى از انسان صادر مى شود ارزش منفى پيدا مى كند.از اينجا است كه ملاحظه مى كنيد در بعضى از آيات بعضى از موارد تعارض را مطرح و ارزش منفى آنها را بيان كرده است:«قُلْ اِن كانَ اباؤُكُمْ وَاَبْنائُكُم وَاِخْوانُكُمْ وَاَزْواجُكُمْ وَعَشيرَتُكُمْ وَاَمْوالٌ اقتَرَفْتُمُوها وَتِجارَةً تَخْشَوْنَ كَسادَها وَمَساكِنُ تَرْضَونَها اَحَبَّ اِلَيْكُمْ مِنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهاد فى سَبيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتّى يَأْتِىَ اللّهُ بِاَمْرِه وَاللّهُ لا يَهْدِى الْقَوْمَ الْفاسِقينَ.»(1)[بگو اگر پدرانتان و فرزندانتان و برادرانتان و همسرانتان و خويشانتان و اموالى كه جمع آورى كرده ايد و تجارتى كه از كسادى آن بيمناك هستيد و مساكن و جايگاههايى كه مورد رضايت و خشنودى شماست از خدا و رسول و جهاد در راه او در نزد شما محبوبتر و دوست داشتنى تراند پس منتظر بمانيد تا امر خداوند در رسد و خداوند قوم فاسق را هدايت نمى كند].جايى كه انسان بر سر دو راهى قرار مى گيرد كه يا بايد مسكن مورد پسند خود را حفظ كند يا به انجام تكليف الهى بپردازد، اگر دلبستگى به مسكن، مانع شود از اين كه انسان به جهاد برود يا ساير تكاليفش را انجام دهد، در اين صورت، اين دلبستگى افراطى خواهد بود و ارزش منفى پيدا مى كند، زيرا با يكى ديگر از كمالات انسانى تعارض پيدا كرده است؛ ولى اگر مزاحمتى با هيچ يك از شؤون فردى و مصالح اجتماعى انسان نداشته باشد، التذاذ از آن مشروع است و ارزش منفى ندارد.بنابراين، مى توان گفت: لذّت برى از لباس و مسكن، به لحاظ يكى از دو جهت عارضى، محدود خواهد شد: يا از جهت راه تحصيل مسكن است كه بايد از راه مشروع و با پول حلال تهيه و فراهم گردد، و دوّم از جهت مزاحمت آن با شؤون و كمالات ديگر انسان است كه نبايد دلبستگى به مسكن شخص را از تحصيل كمالات ديگر باز دارد و در غير اين صورت، اين دلبستگى و آثار و ظواهر رفتارى آن از ارزش منفى برخوردار خواهد بود.
--------------------------------
1ـ توبه/ 24.