قرآن و هواى نفس
خداوند در مورد بلعم با عور مى‌فرمايد:«وَلَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لكِنَّهُ اَخْلَدَ اِلىَ اْلاَرْضِ َواتَّبَعَ هَواهُ.»(1)و اگر مى‌خواستيم وى را بالا مى‌برديم به وسيله آن (آيات) وليكن او به زمين چسبيد و از هواى خويش پيروى كرد. وى علم داشت؛ ولى، بر خلاف آن از هواى خويش پيروى كرد به دليل آنكه در آيه قبل درباره او مى‌گويد: «وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَالَّذى اتَيْناهُ اياتِنا.»(2) و برايشان بخوان خبر آنكسى را كه آيات خويش به وى داديم. سبب انحراف او همين شد كه از هواى خويش پيروى كرد و به مقتضاى علم خويش عمل ننمود. در آيه ديگرى مى‌فرمايد:«و لاتُطِعْ مَنْ اَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ كانَ اَمْرُهُ فُرُطا»(3)و پيروى مكن از آن كس كه دلش را از ياد خويش غافل ساخته‌ايم و از هواى خود فرمان مى‌برد و كار او از حد گذشته است.
--------------------------------
1. اعراف/ 176.
2. اعراف/ 175.
3. كهف/ 28.

در آيه ديگرى چنين آمده است كه:«فَلايَصُدَّنَّكَ عَنْها مَنْ لايُؤْمِنُ بِها وَاتْبَعَ هَواهُ فَتَرَدى.»(1)پس ترا از آن (قيامت) باز ندارد آن كس كه به آن باور ندارد و هواى خويش دنبال كرده است كه هلاك خواهى شد. در دو آيه خداوند مى‌فرمايد كسانى هواى نفس خود را «اله» خود قرار داده‌اند: يكى آنجا كه فرموده است:«اَرَأَيْتَ مَنِ‌اتَّخَذَ اِلهَهُ هَواهُ اَفَاَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكيلا»(2)آيا ديده‌اى آن كس را كه هواى خويش به خدايى گرفت پس آيا تو بر او نگهبان خواهى بود؟ دوم آنجا كه مى‌گويد:«اَفَرَأَيْتَ مَنِ‌اتَّخَذَ اِلهَهُ هَواهُ وَ اَضَلَّهُ اللّهُ عَلى عِلْم وَ خَتَمَ عَلى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ يَهْديهِ مِنْ بَعْدِاللّهِ اَفَلا تَذَكَّرُونَ.»(3)پس آيا ديده‌اى كسى را كه هواى خويش را خداى خود گرفته و خداوند او را با داشتن علم (و اتمام حجت) گمراه ساخته گوش و دل او را مهر زده و بر بينايى وى پرده نهاده پس چه كسى او را بعد از خداوند هدايت خواهد كرد؟ آيا توجّه نمى‌كنيد. برخى آيات پيروى هوا را در تعارض با هدايت در راه خدا دانسته و مى‌فرمايد:«فَاحْكُمْ بَيْنَ‌النّاسِ بِالْحَقِّ وَ لاتَتَّبِعِ الْهَوى فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبيلِ‌اللّهِ.»(4)(پس(اى داود) حكم كن (در)ميان مردمان بحق و هوا را پيروى مكن كه گمراه كند ترا از راه خدا.)و نيز مى‌فرمايد:«فِاِنْ لَمْ يَسْتَجيبُوالَكَ فَاعْلَمْ اَنَّما يَتَّبِعُونَ اَهْوائَهُمْ وَ مَنْ اَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ بِغَيْرِ هُدىً مِنَ اللّهِ.»(5)
--------------------------------
1. طه/ 16.
2. فرقان/ 43
3. جاثيه/ 23.
4. ص/ 26.
5. قصص/ 50.

پس اگر اجابت نمى‌كنند ترا بدان كه آنان تنها هواى خويش را دنبال خواهند كرد و كى گمراه‌تر از آن كس كه از هواى خود متعابعت كند بدون هدايتى (از جانب) خدا.در آيه ديگرى درباره برخى از منافقين مى‌فرمايد:«اُولئِكَ الَّذينَ طَبَعَ‌اللّهَ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ اتَّبَعُوا اَهْوائَهُم»(1)آنان كسانيند كه خدا بر دلهاشان مهر زده و از خواسته‌هاى خويش پيروى كرده‌اند. كه پيروى هواى نفس با «طبع دل» تلازم دارد، به مضمون اين آيه. و در آيه ديگر مى‌فرمايد:«اِنْ يَتَّبِعُونَ اِلاَّ الظَّنَّ وَ ما تَهْوَى اْلاَنْفُسُ وَ لَقَدْ جائَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدى.»(2)جز گمان و آنچه را كه نفس خواهد پيروى نمى‌كنند. در حالى كه آمده بود آنان را از (سوى) پروردگارشان هدايت. كه در اين آيه نيز نوعى تعارض بين پيروى از هواى نفس و پذيرش هدايت الهى گوشزد مى‌شود.در آيه ديگرى شدّت تعارض ميان پيروى از هواى نفس و هدايتى كه انبياء مى‌آورند تا آنجا كه به تكذيب و قتل انبياء مى‌انجامد مورد يادآورى قرار گرفته مى‌فرمايد:«كُلَّما جائَكُمْ رَسُولٌ بِما لاتَهْوى اَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَريقاً كَذَّبْتُمْ وَ فَريقاً تَقْتُلُونَ.»(3)پس آيا هرگاه پيامبرى بياورد به سوى شما چيزى را نفستان نمى‌خواهد استكبار مىورزيد سپس گروهى را تكذيب مى‌كنيد و گروهى را مى‌كشيد. و نيز در آيات ديگرى مى‌فرمايد:
«وَ اِنْ يَرَوْا ايَةً يُعْرِضُوا وَ يَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ وَ كَذَّبُوا وَ اتَّبَعُوا اَهْوائُهُمْ وَ كُلُّ اَمْر مُسْتَقِرٌّ.»(4)و هرگاه آيه و معجزه‌اى ببينند اعراض مى‌كنند مى‌گويند (اين) سحرى است مداوم و (پيامبر خدا و معجزاتش را) تكذيب و از خواسته‌هاى خويش پيروى كردند حال آنكه هر امرى ثابت است (و در جاى خود معلوم مى‌شود كه راست است يا دروغ).
--------------------------------
1. محمد/ 16.
2. نجم/ 23.
3. مائده/ 70.
4. قمر/ 3ـ2.
در آيات ديگرى مى‌فرمايد:«وَ اَمّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى‌النَّفْسَ عَنِ‌الْهَوى فَاِنَّ الْجَنَّةَ هِىَ‌الْمَأوى»(1)و امّا آن كس كه از مقام پروردگارش ترسيد و نفس را از خواسته‌ها بازداشت، پس حقّاً بهشت پناهگاه او است. كه در اين آيات رابطه‌اى ميان خوف از خدا، نهى از هوا و استقرار در بهشت مورد توجه قرار گرفته است. و در آيه‌اى ديگر مى‌فرمايد:«وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ اَهْوائَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمواتُ وَاْلاَرْضُ وَ مَنْ فيهِن»(2)و هرگاه حق از خواسته‌هاى آنان پيروى كرده بود آسمان و زمين و كسانى كه در آنها هستند فاسد گشته بود. علاوه بر آنچه گذشت آيات ديگرى نيز داريم كه در آنها به جاى كلمه هوى از تعبير شهوات استفاده شده است. در يك آيه مى‌فرمايد:«وَاللّهُ يُريدُ اَنْ يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَ يُريدُ الَّذينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ اَنْ تَميلُوا مَيْلا عَظيماً.»(3)و خدا مى‌خواهد به شما بازگردد و كسانى كه پيرو شهواتند مى‌خواهند كه شما انحرافى بسيار يابيد.و در آيه ديگرى فرموده است:«فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ اَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهواتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيّاً.»(4)پس ايشان نسلى جايگزين آنان شد كه نماز را ضايع و از شهوات پيروى كردند، پس به زودى مبتلا به گمراهى مى‌شوند.

--------------------------------

1. نازعات/ 41ـ40.
2. مؤمنون/ 71.
3. نساء/ 27.
4. مريم/ 59.