متعلق ايمان چيست؟
اكنون اين پرسش مطرح مىشود كه متعلق ايمان چيست؟ و ايمان به چه چيزهايى منشأ ارزش اخلاقى خواهد بود؟ از آنجا كه در بسيارى از آيات، ايمان يا مؤمن بطور مطلق آمده و متعلق آن ذكر نشده است مثل اينكه مىفرمايد:«اَلَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ»و مىفرمايد:«مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَر اَوْ اُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً.»(1)هر كس از زن و مرد كار شايستهاى انجام دهد در حالى كه مؤمن باشد پس حتماً به او زندگى پاك و پاكيزهاى مىبخشيم.يا مىفرمايد:«وَاتَّقُوا اللّهَ اِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ.»
تقواى خدا پيشه كنيد، اگر مؤمنان هستيد. آرى از آنجا كه در چنين آياتى ايمان بطور مطلق آمده و كسانى از اينگونه آيات سوء استفاده مىكنند، بنابراين، لازم است براى پيشگيرى از آن، اين پرسش را پاسخگو باشيم. براى كسانى كه با قرآن كريم آشنايى دارند، جواب اين سؤال روشن است ولى چون اشخاص مغرض و منحرف حتى براى نيل به مقاصد خويش در روشنترين مسائل و محكمترين آيات نيز تشكيك و آن را به ميل خود تأويل مىكنند، بر ما لازم است كه متعلق ايمان را به استناد خود قرآن روشن كنيم. بعضى گفتهاند: منظور از ايمانى كه در قرآن روى آن تكيه مىشود، ايمان به هدف است و هر كس ايمان به هدف خود داشته باشد، مصداق اين آيات خواهد بود. و اگر از ايشان بپرسيد
--------------------------------
1. نحل/ 97.
هدف چيست؟ مىگويند: برقرارى جامعه بىطبقه و يا حتى آنرا جامعه بىطبقه توحيدى ناميدهاند. در حقيقت، انگيزه ايشان از اينگونه تفسير و نامگذارى آن است كه انسان ايمان پيدا كند و معتقد شود كه چنين جامعه بىطبقهاى تشكيل خواهد شد!! و براى آنكه راه اينگونه تشكيكات شيطانى مسدود شود، لازم است متعلق ايمان را از خود قرآن كريم تعيين كنيم. هنگامى كه در اين زمينه قرآن را مورد مطالعه قرار مىدهيم، مىبينيم كه در بسيارى از آيات با تعابير گوناگون ايمان باللّه ذكر شده است نظير اينكه مىفرمايد: «مَنْ اَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلّهِ.»(1) يا «وَ مَنْ يُسْلِمْ وَجْهَهُ اِلَى اللّهِ.»(2) يا مىفرمايد: «اِنَ الَّذينَ قالُو رِبُّنَا اللّهُ.»(3)
يا مىفرمايد: «وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللّهِ.» كه در اينجا تصريح به كلمه ايمان شده و متعلق آن نيز (اللّه) ذكر شده است. چنين آياتى به خوبى مىتوانند مفسّر آيات مطلق و بيانگر متعلق ايمان در قرآن باشند. و بنابراين، ايمان «باللّه) قطعاً از مصاديق و متعلّقات ايمان خواهد بود كه در لسان قرآن به طور مطلق ذكر شده و مطلوب و ارزشمند است. در موارد بسيارى ديگر از قرآن «ايمان بالله و باليوم الاخر» توأماً ذكر شده است: «مَنْ امَنَ بِاللّهِ وَالْيَومِ الاْخِرِ.»(4) و در بعضى موارد ايمان به آنچه بر پيامبر نازل شده است مطرح گرديده: «وَ امَنُوا بِما نُزِّلَ عَلى مُحَمَّد وَ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ.»(5) و در بعضى آيات «ايمان بالله و رسله» ذكر شده:
--------------------------------
1. بقره/ 112.
2. لقمان/ 22.
3. احقاف/ 13 و فصلت/ 30.
4. بقره/ 62 و مائده/ 69.
5. محمد/ 2.
«اَلَّذينَ امَنُوا بِاللّهِ وَ رُسُلِهِ.»(1) در دو آيه،غير از ايمان بالله و رسله چيزهاى ديگرى هم به عنوان متعلق ايمان آورده شده و مىتوان گفت: به لحاظ ذكر متعلقات ايمان از همه آيات جامعترند، در يكى از اين دو آيه مىفرمايد:«وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنْ امَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الاْخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَ الْكِتابِ وَالنَّبيّينَ.»(2)نيك آن كس است كه به خدا و روز جزا و فرشتگان و كتابهاى آسمانى و پيغمبران ايمان دارد.
ودر آيه دوم مىفرمايد: «امَنَ الرَّسُولُ بِما اُنْزِلَ اِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ امَنَ بِاللّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ.»(3)پيغمبر به آنچه از پروردگارش به او نزول يافته ايمان دارد و مؤمنان همگى به خدا و فرشتگان و كتابها و پيامبران وى ايمان دارند.
از مجموع اين آيات استفاده مىشود كه مىتوان متعلقهاى ايمان را در همان توحيد، نبوّت و معاد كه بزرگان علما به عنوان اصول عقايد دستهبندى كردهاند، فرموله كرد. كتب و رسل يا رسول خاصّ و نبييّن همگى در اصل نبوّت منظور گرديدهاند. ملائكه نيز بدين لحاظ كه واسطه در وحى و نزول كتاب بر پيامبران هستند ناگزير متعلق ايمان خواهند بود. بنابراين، مىتوان گفت: منظور از ايمان در قرآن كريم ايمان به سه اصل است كه اساسىترين آنها ايمان باللّه خواهد بود كه اگر جامع و كامل باشد، ايمان به دو اصل ديگر را نيز تأمين مىكند؛ زيرا،از آنجا كه خداوند ربّ انسان است و به مقتضاى ربوبيّت خود بايد او را هدايت كند و هدايت خداوند نسبت به انسان بوسيله وحى انجام مىگيرد؛ ايمان بالله، متضمن ايمان به نبوّت خواهد بود. پس ايمان به نبوّت از ايمان به توحيد برمىخيزد؛ چنانكه مقتضاى عدل خداوند نيز اين است كه بين مؤمن و كافر، متّقى و فاسق فرق بگذارد و هر كدام از آن دو به پاداش مناسب يا مجازات متناسب با اعمال و رفتار زشت يا زيباى خويش برسند و قطعاً اعطاء پاداش نيكوكاران و كيفربزهكاران جز در قيامت ممكن نيست و بنابراين، ايمان به خدا و عدل او خود به خود متضمّن ايمان به معاد خواهد بود.
--------------------------------
1. حديد/ 21 ـ 19.
2. بقره/ 177.
3. بقره/ 285.
|