3ـ همين معنى از اميرمؤمنان على(عليه السلام) نيز آمده است كه فرمود: «حُبُّ الدُّنْيَا رَأْسُ الْفِتَنِ وَ اَصْلُ الِْمحَنِ; دنياپرستى سرآغاز فتنه ها و ريشه همه محنتها و رنج هاست»!(3)
4ـ در حديث ديگرى از همان امام(عليه السلام) مى خوانيم: «اِنَّ الدُّنْيَا لَمُفْسِدَةُ الدِّينِ وَ مُسْلِبَةُ الْيَقِينِ; دنياپرستى دين انسان را بر باد مى دهد و ايمان و يقين او را مى گيرد».(4)
5 ـ در حديث ديگرى از امام صادق(عليه السلام) آمده است كه فرمود: «اِنَّ اَوَّلَ مَا عُصِىَ اللهُ بِهِ سِتٌّ: حُبُّ الدُّنْيَا وَ حُبُّ الرِّئَاسَةِ وَ حُبُّ الطَّعَامِ وَ حُبُّ النِّسَاءِ وَ حُبُّ النَّوْمِ وَ حُبُّ الرَّاحَةِ; نخستين چيزى كه با آن عصيان و نافرمانى خدا شد شش چيز بود: دنياپرستى، حبّ رياست، علاقه به غذا(شكم پرستى)، محبّت(افراطى) زنان، پرخوابى و علاقه به راحتى و تن پرورى».(5)
غالب اين امور ششگانه يا تمام آنها در داستان عصيان و سركشى شيطان و ترك اولاى آدم و گناه قابيل ديده مى شود لذا به عنوان اولين ها ذكر شده است.
6 ـ در حديث ديگرى مى خوانيم كه از امام علىّ بن الحسين(عليه السلام) پرسيدند: «اَىُّ الاَْعْمَالِ اَفْضَلُ عِنْدَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ; كدام عمل در نزد خداوند متعال افضل است» فرمود: «مَا مِنْ عَمَل بَعْدَ مَعْرِفَةِ اللهِ جَلَّ وَ عَزَّ وَ مَعْرِفَةِ رَسُولِهِ اَفْضَلُ مِنْ بُغْضِ الدُّنْيَا وَ اِنَّ لِذَلِكَ لَشُعَباً كَثِيرَةً وَ لِلْمَعَاصِى شُعَباً; هيچ عملى بعد از شناخت پروردگار متعال و شناخت پيامبر او(صلى الله عليه وآله)برتر از دشمنى با دنيا(و ترك دنياپرستى) نيست و اين شاخه هاى فراوانى دارد و همان گونه كه گناهان ديگر شاخه هاى بسيار دارد».
سپس امام(عليه السلام) به سركشى و عصيان شيطان كه از «تكبّر» سرچشمه گرفت و «حرص» كه سبب گناه و ترك اولاى آدم و حوّا شد، و «حسد» كه سرچشمه عصيان قابيل گشت تا

3- غررالحكم، حديث 4870.
4- غررالحكم، حديث 3518.
5- بحارالانوار، جلد 70، صفحه 60.