فصل پنجم: حبّ دنيا


اشاره
يكى از ريشه هاى «حرص» كه به عواقب دردناك آن در بحث گذشته اشاره شد، دلباختگى و دلدادگى در برابر زرق و برق دنياست.
هنگامى كه آتش سوزان اين عشق در درون جان انسان زبانه مى كشد او را به سوى حرص و ولع نسبت به مواهب دنياى مادّى مى كشاند، مانند: ساير عشّاق بى قرار كه فارغ از هرگونه فكر منطقى پيوسته دست و پا مى زنند و روز به روز خود را در اين لجنزار آلوده تر مى سازند.
به همين دليل قرآن مجيد براى خشكانيدن ريشه حرص و ولع به سراغ حبّ دنياى افراطى و يا به تعبير ديگر «دنياپرستى» مى رود و با تعبيرات گوناگون قدر و قيمت مواهب دنيا را در نظرها مى شكند تا عاشقان بى قرار دنيا به خود آيند و حريصانه به دنبال آن نشتابند و همه ارزشها را به خاطر وصول به آن زير پا نگذارند.
با اين اشاره به قرآن مجيد بازمى گرديم و تعبيرات دقيق و حساب شده قرآن را در اين زمينه بررسى مى كنيم.
1ـ قرآن در موارد متعدّدى زندگى دنيا را نوعى بازيچه كودكانه و لهو و سرگرمى مى شمرد، مى فرمايد:
«وَ مَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا اِلاّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ...; زندگى دنيا چيزى جز بازى و سرگرمى نيست.»(1)
در جاى ديگر مى فرمايد: «اِعْلَمُوا اَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِينَةٌ وَ تَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكَاثُرٌ فِى الاَْمْوَالِ وَ الاَْوْلاَدِ...; بدانيد زندگى دنيا فقط بازى و سرگرمى و تجمّل پرستى و فخرفروشى در ميان شما و افزون طلبى در اموال و فرزندان است.»(2)
در حقيقت دنياپرستان را به كودكانى تشبيه مى كند كه از همه چيز غافل و بى خبرند و تنها به سرگرمى و بازى مشغولند و حتّى خطراتى را كه در يك قدمى آنها وجود دارد نمى بينند!
بعضى از مفسّران زندگى انسان را به پنج دوران(از كودكى تا چهل سالگى) تقسيم كرده اند و براى هر دورانى مدّت هشت سال قائلند و مى گويند: هشت سال به بازى مشغول است، هشت سال به لهو و سرگرمى ها، هشت سال در بحبوحه جوانى به سراغ زينت و زيبايى مى رود، هشت سال به تفاخر و فخرفروشى مى پردازد و بالاخره در هشت سال آخر به دنبال تكاثر و افزون طلبى در اموال و نيروها مى رود و در اينجا شخصيّت انسان تثبيت مى شود و اين حالت تا آخر عمر ممكن است باقى بماند و در نتيجه مجالى براى دنياپرستان جهت انديشيدن به حيات معنوى در ارزشهاى جاودانى باقى نماند.
2ـ در آيات ديگرى زندگى دنيا سرمايه «فريب و غرور» شمرده شده است، مى فرمايد: «...وَ مَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا اِلاّ مَتَاعُ الْغُرُورِ; زندگى دنيا چيزى جز سرمايه فريب نيست!»(3)
در جاى ديگر مى فرمايد: «...فَلاَتَغُرَّنَكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَ لاَيَغُرَّنَّكُمْ بِاللهِ الْغَرُورُ; پس

1- انعام، 32.
2- حديد، 20.
3- آل عمران، 185.