حرص و دنياپرستى در احاديث اسلامى
واژه حرص و الفاظ مترادف و هم معنى آن در احاديث اسلامى، به طور وسيع مورد بحث واقع شده و آثار و پى آمدهاى بسيار منفى براى آن ذكر گرديده است كه بخشى را گلچين كرده در ذيل از نظر مى گذرانيم:
1ـ در حديثى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم كه به اميرمؤمنان على(عليه السلام) فرمود: «اِعْلَمْ يَا عَلِىُّ! اَنَّ الْجُبْنَ وَ الْبُخْلَ وَ الْحِرْصَ غَرِيزَةٌ وَاحِدَةٌ يَجْمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ!; بدان اى على! كه ترس و بخل و حرص، يك غريزه هستند و همه در سوء ظن(به خدا) خلاصه مى شوند!»(1)
2ـ همين معنى به صورت ديگرى در فرمان مالك اشتر در نهج البلاغه آمده است آنجا كه امام(عليه السلام) كه امام مالك اشتر را از مشورت با بخيلان و افراد ترسو و حريصان برحذر مى دارد، سپس مى افزايد: «اِنَّ الْبُخْلَ وَ الْجُبْنَ وَ الْحِرْصَ غَرَائِزٌ شَتَّى يَجْمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ بِاللهِ; بخل و ترس و حرص، غرايز مختلفى هستند كه يك ريشه دارند و آن سوء ظنّ به خداست!»(2)
كسى كه حسن ظنّ به پروردگار و قدرت او نسبت به انجام وعده هايى كه درباره تأمين رزق و روزى بندگان تلاشگر داده، داشته باشد هرگز براى جمع آورى اموال حرص نمى زند.
و آن كسى كه توكّل بر خدا و الطاف و عنايات او دارد بى جهت از هر چيزى نمى ترسد.
و آن كس كه به رحمت و لطف او اميدوار است بخل نمىورزد.
آرى كسى كه توحيد او كامل باشد و به اسماء و صفات حُسناى الهى معتقد باشد گرفتار اين خوهاى سه گانه كثيف نمى شود كه در ظاهر سه صفت از صفات رذيله است ولى در باطن يك ريشه دارند(و به همين دليل گاه غريزه واحده به آنها اطلاق شده و گاه غرايز شتّى; چرا كه در ظاهر متعدّدند و در باطن يكى).
3ـ «حرص» در دنيا انسان را گرفتار رنج و تعب دايمى مى كند، چنان كه على(عليه السلام)فرمود: «الْحِرْصُ مَطِيّةُ التَّعَبِ!; حرص مركب رنج و زحمت است!»(3)
4ـ در تعبير ديگرى از آن حضرت آمده است «الْحِرْصُ عَنَاءُ الْمُؤَبَّدِ; حرص مايه رنج

1- ميزان الحكمه، جلد 1، صفحه 588، شماره 3139.
2- نهج البلاغه، نامه 53.
3- غرر الحكم، حديث 820; ميز