در حديثى از امام علىّ بن موسى الرضا(عليه السلام) مى خوانيم، سؤال كردند: «مَا حَدُّ التَّوَاضُعِ الَّذِى اِذَا فَعَلَهُ الْعَبْدُ كَانَ مُتَوَاضِعاً؟ فَقَالَ: التَّوَاضُعُ دَرَجَاتٌ مِنْهَا اَنْ يَعْرِفَ الْمَرْءُ قَدْرَ نَفْسِهِ فَيُنَزِّلُهَا مَنْزِلَتَهَا بِقَلْب سَلِيم لاَيُحِبُّ اَنْ يَأْتِىَ اِلَى اَحَد اِلاّ مِثْلُ مَا يُؤْتَى اِلَيْهِ، اِنْ رَأىَ سَيِّئَةً دَرَاَهَا بِالْحَسَنَةِ، كَاظِمُ الْغَيْظِ، عَاف عَنِ النَّاسِ، وَ اللهُ يُحِبُّ الُْمحْسِنِينَ; حدّ تواضع كه اگر انسان آن را انجام دهد متواضع محسوب مى شود چيست؟ فرمود: تواضع درجات و مراحلى دارد: يكى از مراحل آن اين است كه انسان قدر و موقعيّت نفس خويش را بداند و در همان جايگاه با قلب سليم(و پذيرش درونى) جاى دهد، دوست نداشته باشد كارى درباره كسى انجام دهد مگر همانند كارهايى كه درباره او انجام مى دهند(همان گونه كه انتظار احترام از ديگران دارد بايد ديگران را محترم بشمارد و هر كارى را از سوى ديگران دون شأن خود مى شمرد درباره ديگران دون شأن بشمرد.) هرگاه بدى از كسى ببيند آن را با نيكى پاسخ دهد، خشم خود را فروبرد، از گناهان مردم درگذرد و آنها را مورد عفو قرار دهد، خداوند نيكوكاران را دوست دارد».(1)
آنچه در اين روايت پرمحتوا آمده، در واقع نشانه هاى تواضع است كه از طريق آن مى توان به تعريف تواضع نيز آشنا شد.
در حديث ديگرى از امام باقر(عليه السلام) مى خوانيم: «اَلتَّوَاضُعُ الرِّضَا بِالَْمجْلِسِ دُونَ شَرَفِهِ وَ اَنْ تُسَلِّمَ عَلَى مَنْ لَقِيتَ وَ اَنْ تَتْرُكَ الْمِرَاءَ وَ اِنْ كُنْتَ مُحِقّاً; تواضع آن است كه به كمتر از جايگاه شايسته خود در مجلس قانع باشى و هرگاه كسى را ملاقات كردى در سلام پيشى بگيرى و جرّ و بحث را رها كنى هر چند حق با تو باشد».(2)
حقيقت اين است كه تعريف تواضع از نشانه هاى آن جدا نيست; چرا كه يكى از بهترين راه هاى تعريف يك موضوع، ذكر نشانه هاى گوناگون آن است(دقّت كنيد.)

1- اصول كافى، جلد 2، صفحه 124.
2- بحارالانوار، جلد 75، صفحه 176.