و گاه به بهانه جويى هاى كودكانه مى پرداختند و از سر لجاجت مى گفتند: «چرا فرشتگان بر ما نازل نمى شوند؟ چرا ما خدا را نمى بينيم؟; وَ قَالَ الَّذِينَ لاَيَرْجُونَ لِقَائَنَا لَوْ لاَاُنْزِلَ عَلَيْنَا الْمَلاَئِكَةُ اَوْ نَرى رَبَّنَا».
قرآن در ادامه اين آيه مى گويد: «لَقَدِ اسْتَكْبَرُوا فِى اَنْفُسِهِمْ وَ عَتَوْا عُتُوّاً كَبِيراً; آنها درباره خود تكبّر ورزيدند و طغيان كردند».(1)
قسم سوّم، تكبّر در برابر بندگان خداست به گونه اى كه خود را بزرگ بشمرد و ديگران را كوچك و خوار و بى مقدار، زير بار هيچ كس نرود، خود را از همه برتر ببيند و حقّ هيچ صاحب حقّى را محترم نشمرد و دائماً منتظر باشد كه ديگران براى او عظمت قائل شوند.
اين نوع از كبر نمونه هاى فراوانى دارد كه نياز به شرح آن نيست، و گاه به حدّ اعلا مى رسد و به تكبّر در برابر پيامبران و خداوند منتهى مى گردد.
آرى آتش كبر و غرور، نخست از تكبّر در برابر بندگان خدا سر مى زند، سپس به استكبار در برابر انبيا و رسولان پروردگار مى رسد و سرانجام به تكبّر در برابر ذات پاك خداوندگار مى انجامد!

1- فرقان، 21.