«استكبار» بوده است، گاه مى گفتند: اين پيامبر(صلى الله عليه وآله) چه برترى بر ما دارد؟ چرا آيات الهى بر ما نازل نشده است؟ و گاه مى گفتند: گرداگرد او را گروهى از جوانان فقير و تهيدست گرفته اند! ما اجازه نمى دهيم آنها با ما در يك صف قرار گيرند، اگر پيامبر(صلى الله عليه وآله)اين مؤمنان فقير را كنار نزند شركت ما در مجلس او امكان پذير نخواهد بود! و به اين بهانه ها و امثال آن از پذيرش آيات خداوند سر باز مى زدند.
تعبير به لاَيَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِى سَمِّ الْخِيَاطِ كه تنها در همين مورد در قرآن مجيد آمده است، تأكيد واضحى است بر عظمت گناه استكبار و برترى جويى، يعنى همان گونه كه عبور شتر(يا مطابق تفسير ديگرى طناب ضخيم(1)) از سوراخ سوزن خيّاطى غير ممكن است، ورود افراد متكبّر در بهشت پر نعمت الهى نيز محال مى باشد; گويى راه بهشت به قدرى باريك است كه تشبيه به سوراخ سوزن شده و جز متواضعان و آنها كه خود را كوچك مى شمرند قادر بر عبور از آن نيستند.
جمله «لاَتُفَتَّحُ لَهُمْ اَبْوَابُ السَّماءِ»، (درهاى آسمان براى آنان گشوده نمى شود) اشاره به مطلبى است كه در احاديث اسلامى نيز وارد شده و آن اينكه هنگامى كه مؤمنان از دنيا مى روند، روح و اعمال آنها را به سوى آسمانها مى برند و درهاى آسمانها به روى آنان گشوده مى شود(و فرشتگان از آنان استقبال مى كنند) امّا هنگامى كه روح و اعمال كافران(و متكبّران) را به سوى آسمانها مى برند درها به روى آنان گشوده نمى شود و منادى صدا مى زند آن را برگردانيد و به سوى جهنّم ببريد!(2)

1- «جمل» در لغت به معنى شترى است كه تازه دندان در آورده و يكى از معانى جمل، طنابهاى محكمى است كه كشت