و در زمين فساد كردند و سرانجام گرفتار شديدترين عذاب الهى شدند، فرعون و هامان در ميان امواج نيل كه سرمايه اصلى قدرت آنها بود، نابود شدند و قارون با گنجهايش در زمين فرو رفت.
در هفتمين آيه سخن از قوم عيسى بن مريم(عليه السلام) است و تفاوت ميان آنها و قوم يهود را بيان مى كند، مى فرمايد: «به يقين يهود و مشركان را دشمن ترين مردم نسبت به مؤمنان خواهى يافت و نزديكترين آنها را از نظر دوستى و محبّت به مؤمنان كسانى مى يابى كه مى گويند ما نصرانى هستيم»، (لَتَجِدَنَّ اَشَدَّ النّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ اَشْرَكُوا وَ لَتَجِدَنَّ اَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا اِنَّا نَصَارى ذَلِكَ بِاَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَ رُهْبَاناً وَ اَنَّهُمْ لاَيَسْتَكْبِرُونَ).(1)
سپس به دليل و علّت اين تفاوت اشاره كرده، مى فرمايد: «اين به خاطر آن است كه در ميان آنها(مسيحيان) افرادى دانشمند و تارك دنيا، هستند و آنان تكبّر نمىورزند»، (ذَلِكَ بِاَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَ رُهْبَاناً وَ اِنَّهُمْ لاَيَسْتَكْبِرُونَ)
از اين تعبير به خوبى روشن مى شود كه يكى از عوامل اصلى عداوت يهود نسبت به اهل ايمان تكبّر و استكبار آنان بود، در حالى كه يكى از دلايل محبّت گروهى از نصارى نسبت به اهل ايمان عدم استكبار آنها بود.
افراد مستكبر خواهان اين هستند كه ديگران در مقابل آنها ذليل و حقير و فقير و ناتوان باشند، به همين دليل اگر آنان از نعمتى برخوردار شوند به عداوت و ستيز با آنان برمى خيزند، آرى «استكبار» سبب «حسد» و «كينه» و «عداوت» مى شود.
درست است كه اين سخن در باره همه نصارى نيست بلكه بيشتر ناظر به نجاشى و قوم او در حبشه است كه از مسلمانان مهاجر استقبال كردند و به توطئه ها و وسوسه هاى نمايندگان قريش بر ضد آنان وقعى ننهادند و همين امر سبب شد كه مسلمانان پناهگاهى مطمئن در سرزمين حبشه براى خود يافتند و خود را از شرّ مشركان قريش كه سخت كينه توز بودند حفظ كردند، ولى به هر حال اين آيه نشان مى دهد كه استكبار خمير مايه

1- مائده، 82.

1- مائده، 82.