صبر و شكيبايى

اشاره

زندگى انسان در دنيا، آميخته با مشكلات عجيبى است كه اگر در مقابل آن بايستد و شكيبايى و مقاومت به خرج دهد، به يقين پيروز خواهد شد و اگر ناشكيبايى كند و در برابر حوادث زانو زند، هيچ گاه به مقصد نخواهد رسيد.
منظور از «صبر» همان استقامت در برابر مشكلات و حوادث گوناگون است كه نقطه مقابل آن «جزع»، بى تابى، از دست دادن مقاومت و تسليم شدن در برابر مشكلات است. علاوه بر زندگى مادى، در زندگى معنوى نيز اين مسئله وجود دارد. اگر انسان در برابر نفس سركش و هوا و هوس ها و زرق و برق دنيا و جاذبه هاى گناه ايستادگى نكند و در طريق «معرفة اللّه» و اطاعت فرمان او با مشكلات نجنگد، هرگز به جايى نمى رسد.
از اين رو، علماى علم اخلاق، صبر را به سه دسته تقسيم مى كنند:
1ـ صبر بر اطاعت; يعنى شكيبايى در برابر مشكلاتى كه در راه اطاعت وجود دارد.
2ـ صبر بر معصيت; يعنى ايستادگى در برابر انگيزه هاى نيرومند و محرك گناه.
3ـ صبر بر مصيبت; يعنى پايدارى در برابر حوادث تلخ و ناگوار و عدم برخورد انفعالى و ترك جزع و فزع.
«صبر» از مهمترين اركان ايمان است، امير مؤمنان على(عليه السلام) موقعيت صبر را در برابر ايمان، همانند موقعيت سر نسبت به بدن مى دانند در قرآن مجيد نيز كمتر موضوعى را مانند صبر مورد تأكيد قرار داده است. در حدود هفتاد آيه، از صبر سخن به ميان آمده كه بيش از ده مورد آن به شخص پيغمبر اسلام(صلى الله عليه وآله) اختصاص دارد.
قرآن براى صابران، اجر فراوانى قائل شده; «اِنَّما يُوَفّى الصَّابِرُونَ اجْرَهم بِغَيْرِ حِسَاب»(1) و كليد ورود به بهشت، را صبر و استقامت شمرده شده است، آنجا كه مى گويد: «فرشتگان بر در بهشت به استقبال مى آيند و به آنها مى گويند: «سَلاَمٌ عَلَيْكُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارُ; سلام بر شما به خاطر صبر و استقامتتان، چه نيكو است سر انجام آن سراى جاويدان».(2)
در حديث معروف نبوى كه در بحث هاى آينده به آن اشاره خواهد شد; صبر نيمى از ايمان شمرده شده است.
بااين اشاره به سراغ آيات قرآن مى رويم و تعبيرها و تأكيدهاى قرآن را در مسئله صبر، مورد توجه قرار مى دهيم.