سخاوت در منابع حديث
در روايات اسلامى تعبيرات بسيار والايى درباره «جود» و «سخا» ديده مى شود كه در نوع خود كم نظير است. روايات زير نمونه هايى است كه از ميان احاديث فراوانى گلچين شده است:
1 ـ در حديثى از پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله) آمده است: «السَّخاءُ خُلْقُ اللّهِ الاَعْظَمُ(1); سخاوت، اخلاق بزرگ الهى است».
در واقع تمام سخاوتها در وجود ذى جود پروردگار متجلّى است، زيرا هر چه داريم از اوست. نعمتهاى گوناگون، زمين و آسمان، حيات وجود ما، همه از اوست و هرجا
سخاوتى است از سخاوت او سرچشمه گرفته است; زيرا اگر او مواهبى به ما نمى بخشيد، ما توان بخشش را نداشتيم; حتّى صفت جود و بخشش نيز از مواهب اوست.
2 ـ امام صادق (عليه السلام) مى فرمايند: «السَّخاءُ مِن اَخْلاَقِ الاَْنْبِيَاءِ وَ هُوَ عِمَادُ الاِْيْمَانِ و لاتَكُونُ المُؤمِنُ اِلاّ سَخِيّاً وَ لايَكونُ سَخِيّاً اِلاّ ذُو يَقين وَ هَمُّهُ عَالِيَةٌ لاَِنَّ السَّخاءُ شُعاعُ نُورِاليَقينِ، وَ مَنْ عَرَفَ ما قَصَدَ هانَ عَليْهِ مَا بَذَلَ; سخاوت از اخلاق انبيا است و ستون ايمان است و هيچ فرد با ايمانى وجود ندارد، مگر اين كه با سخاوت است و هيچ سخاوتمندى وجود ندارد، مگر اين كه داراى يقين و همّت عاليه است; زيرا سخاوت، شعاع نور يقين است و آن كس كه بداند چه چيزى را قصد كرده، آنچه را كه بذل نموده در نظر او كم اهمّيّت است».(2)
از اين حديث استفاده مى شود كه اين صفت والا بعد از ذات پاك الهى كه مبدأ سخاوت است در وجود انبيا، نشانه ايمان و يقين آنهاست.
3 ـ در حديث ديگرى از اميرمؤمنان (عليه السلام) آمده است: «تَحُلَّ بِالسَّخاءِ وَ الْوَرَعِ فَهُما حُلْيَةُ الاِْيمَانِ وَ اَشْرَفُ خَلالِكَ; به سخاوت و ورع، خود را بياراى كه اين دو آرايش ايمان و برترين صفات توست».(3)
اين تعبير نشان مى دهد كه اين صفت را از برترين صفات مؤمن به حساب آورده است.
4 ـ در حديث ديگرى از همان امام بزرگوار آمده است:«اَلسَّخاءُ ثَمَرَةُ العَقْلِ وَ القَناعَةُ بُرهانُ النَّبَلِ; سخاوت ميوه درخت عقل و خرد و قناعت دليل بر نجابت است».(4)
آنها كه در بخشش به ديگران «بخل» مىورزند، اموال زيادى را فراهم كرده و مى گذارند و مى روند، در حقيقت اين گونه افراد عاقل نيستند; زيرا، زحمت بر دوش آنها بوده، بدون آن كه از اموالشان بهره مادى يا معنوى ببرند. كدام عاقلى چنين كارى مى كند!
5 ـ در تعبير ديگرى از آن حضرت (عليه السلام) در مورد اهمّيّت «سخاوت» به نكته لطيف
ديگرى اشاره مى فرمايند: «غَطُّوا مَعايِبَكُم بِالسَّخاءِ فَاِنَّهُ سَتْرُ العُيوبِ; عيوب خويش را با سخاوت بپوشانيد; زيرا سخاوت پوشاننده عيبهاست».(5)
صدق اين كلام مولى با تجربه به خوبى ثابت مى شود، اشخاصى را مى بينيم كه عيوب گوناگونى دارند، ولى چون سخاوتمندند همه مردم به ديده احترام به آنها مى نگرند.
6 ـ باز در تعبيرى ديگر از همان امام همام (عليه السلام) آمده است: «السَّخاءُ يَمْحَصُ الذُّنُوبَ وَ يَجْلُبُ مَحَبَّةَ الْقُلُوبِ; سخاوت، گناهان را پاك مى كند و دل ها را به سوى سخاوت كننده فرا مى خواند».(6)
اين تعبير نشان مى دهد كه «سخاوت» كفّاره بسيارى از گناهان است!
7 ـ مولى الموحّدين على (عليه السلام) درباره تأثير عميق محبّت در جلب قلبها مى فرمايند:«مَا اسْتَجْلَبَتِ المَحَبَّةُ بِمِثلِ السَّخاءِ وَ الرِّفْقِ وَ حُسْنُ الخُلْقِ; هيچ چيزى مانند سخاوت و مدارا كردن و حسن خلق، جلب محبت نمى كند».(7)
8 ـ رسول خدا (صلى الله عليه وآله) در اين باره مى فرمايند: «اَلسَّخىُّ قَريبٌ مِنَ اللّهِ قَريبٌ مِنَ النّاسِ قَريبٌ مِنَ الجَنَّةِ; سخاوتمند نزديك به خدا، نزديك به مردم و نزديك به بهشت است.»(8)
9 ـ در حديث ديگرى از امام صادق (عليه السلام) آمده است: «شَابٌّ سَخىٌّ مَرْهَقٌ في الذُّنُوبِ اَحَبُّ اِلَى اللّهِ عَزّوجلّ مِنْ شَيخ عَابد بَخيل; جوان سخاوتمند آلوده به گناه، نزد خدا محبوبتر از پيرمرد عابد بخيل است».(9)
به يقين اين «سخاوت» سبب امدادهاى الهى مى شود و سرانجام آن جوان آلوده را نجات مى دهد، ولى آن پير عابد بخيل به خاطر بخلش در گناه فرو خواهد رفت.
10 ـ اين بحث را با حديثى از پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) به عنوان حسن ختام پايان مى دهيم: «تَجَافُوا عَنْ ذَنْبِ السَّخىِ فَاِنَّ اللّهَ آخِذٌ بِيَدِهِ كُلَّما عَثُرَ; از گناه و لغزش سخاوتمند صرف نظر كنيد; زيرا هر زمان بلغزد، خداوند دست او را مى گيرد (و نجاتش مى دهد)».(10)
از مجموع احاديث بالا، ارزش و اهمّيّت فوق العاده «سخاوت» در كلام پيشوايان اسلام مشخّص مى شود و نشان مى دهد كه كمتر فضيلتى با آن برابرى مى كند.