ريشه و نشانه هاى بخل
ريشه اصلى اين رذيله اخلاقى، مانند بسيارى از رذايل ديگر، ضعف مبانى ايمان و «معرفة الله» است. كسى كه خداوند را بر همه چيز قادر مى داند و معتقد است كه ريشه تمام خيرات و بركات، ذات پاك حق تعالى است، بايد به طور قطع به وعده هاى الهى در مورد آثار مادى و معنوى «انفاق» در راه خدا اعتقاد داشته باشد كه با اين اعتقاد، امكان ندارد گرفتار اين خوى زشت گردد.
امام اميرمؤمنان على (عليه السلام) مى فرمايند:«البُخْلُ بِالمَوجُودِ سُوءُ الظَنِّ بِالمَعْبُودِ; بخل ورزيدن نسبت به آنچه انسان دارد، به خاطر سوء ظن به خداست (سوء ظن به وعده هاى او و قدرتش بر همه چيز)».(1)
در حديث ديگرى از امام صادق (عليه السلام) آمده است «اِن كانَ الخَلَفُ مِنَ اللهِ عزّوجلَّ حَقّاً فَالبُخْلُ لِماذَا; اگر جانشينى از سوى خداوند متعال، حق است; پس بخل براى چيست؟»(2)
در كتاب «فقه الرضا» آمده است: «ايّاكُمْ وَ البُخْلَ فَانَّهَا عَاهَةٌ لاتَكُونُ في حُرٍّ وَ لا مُؤمِن اِنَّها خِلافُ الايمانِ; از بخل بپرهيزيد; زيرا «بخل» آفتى است كه در انسان آزاده و با ايمان هرگز نخواهد بود، «بخل» خلاف ايمان است».(3)
در حديث قدسى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) آمده است كه خداوند مى فرمايد: «يَا عَبدِي اَتَبْخَلُني اَم تَتَّهِمُنى اَم تَظُنُّ اَنّي عَاجِزٌ غَيرُ قَادِر عَلَى اِثَابَتِكَ(4); بنده من! آيا نسبت به من «بخل» مىورزى يا مرا متهم مى سازى يا گمان مى كنى كه من عاجزم و توانايى ندارم به تو پاداش دهم».
آرى! آزادگان و مؤمنان و آنهايى كه به وعده هاى الهى، دلگرم و مطمئن هستند و آنهايى كه قدرت خدا را بر هرگونه پاداش، باور كرده اند، هرگز هنگام انفاق در راه خدا، دستشان نمى لرزد و «بخل» را راه وصول به بى نيازى نمى دانند; بلكه تا آنجا كه در توان دارند، به بندگان خدا، جود و بخشش مى كنند و عوض را از كسى مى طلبند كه هم سخاوتمند است و هم از همه چيز آگاه و هم بر همه چيز قادر.
از نشانه هاى ديگر «بخل» آوردن عذرهاى گوناگون، براى خوددارى از كمك به ديگران است. بخيلان براى پوشاندن رذيله اخلاقى خود در برابر مردم، به عذرهاى واهى متوسل مى شوند و حتى گاهى با همين عذرها، خود را فريب مى دهند; مثلا با اين كه پول فراوانى دارد، اما حاضر نيست مقدار كمى از آن را ببخشد يا اين كه وام دهد; بلكه به عذرهايى مانند اين كه شايد برايم مشكلى پيش آيد يا احتمال دارد فرزندم بيمار شود و يا احتمال دارد ميهمانهايى برايم بيايند يا در آينده وضع بازار از نظر اقتصادى به كسادى گرايد، متوسل مى گردد.
امام على بن ابيطالب (عليه السلام) در اين رابطه مى فرمايند: «اَلْبَخِيلُ مُتَحَجِّجٌ بِالمَعاذيرِ وَ التَّعاليلِ; شخص بخيل متوسل به عذرها و علتهاى (واهى) مى شود».(5)
در جاى ديگر نيز مى فرمايند:«كَثْرَةُ العِلَلِ آيَةُ البُخْلِ; كثرت تعلّل و عذرهاى واهى، نشانه «بخل» است».(6)
از نشانه هاى ديگر افراد بخيل، پوشاندن نعمتهاست. آنها به بهانه هاى مختلف سعى دارند، نعمتهاى خدادادشان را از ديد مردم دور نگه دارند، مبادا كسى از آنها تقاضايى كند. البته در بسيارى از اوقات پوششهاى كاذبى از قبيل چشم زخم مردم و تنگ نظريها به احتمال بروز خطر براى آن درست مى كنند.
نشانه ديگر «بخل» آن است كه هرگاه در راه خدا چيزى را انفاق كند، سخت ناراحت مى شود; گويى بار سنگينى بر دوش او نهاده و يا عزيزى از عزيزانش از دست رفته است.