بخل در آينه روايات اسلامى
در احاديث اسلامى، روايات تكان دهنده اى درباره «بخل» ديده مى شود، از جمله:
1 ـ رسول خدا (صلى الله عليه وآله) در حديثى مى فرمايند: «اَلْبَخيلُ بَعيدٌ مِنَ اللّهِ بَعيدٌ مِن النّاسِ، قَريبٌ مِنَ النّارِ (1); بخيل از خدا دور است، از مردم نيز دور است و به آتش دوزخ نزديك است». همين مضمون (با مختصر تفاوتى) از امام على بن موسى الرّضا (عليه السلام) نقل شده است.
2 ـ در حديث ديگرى، امام اميرمؤمنان على (عليه السلام) مى فرمايند:«النَّظَرُ اِلَى الْبَخيلِ يُقْسِىِ الْقلْبَ(2); نگاه كردن به بخيل، انسان را سنگدل مى كند». اين تعبير نشان مى دهد كه باطن بخيلان آن قدر تاريك و آلوده است كه بازتاب آن در چهره آنان، سبب سنگدلى نگاه كننده مى شود.
3 ـ در حديث ديگرى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نقل شده است كه «آن حضرت در حال طواف خانه خدا بود، مردى را مشاهده كرد كه در پرده خانه كعبه در آويخته و مى گويد: خداوندا! به حرمت اين خانه سوگندت مى دهم كه گناهان مرا ببخش».
رسول خدا(صلى الله عليه وآله) خطاب به آن مرد فرمودند: مگر گناه تو چيست؟ آن را توصيف كن.
عرض كرد: بزرگتر از آن است كه بتوانم توصيف كنم.
حضرت (صلى الله عليه وآله) فرمودند: واى برتو! گناه تو بزرگتر است يا خشكى ها؟!
عرض كرد: گناه من بزرگتر است اى رسول خدا!
حضرت فرمودند: گناه تو بزرگتر است يا درياها؟!
عرض كرد: گناه من اى رسول خدا!
حضرت (صلى الله عليه وآله) فرمودند: گناه تو بزرگتر است يا آسمانها؟!
عرض كرد: گناه من.
باز حضرت (صلى الله عليه وآله) فرمودند: گناه تو بزرگتر است يا عرش خدا؟!
عرض كرد: گناه من بزرگتر است اى رسول خدا!
حضرت(صلى الله عليه وآله) فرمودند: (بگو ببينم) گناه تو بزرگتر است يا خداوند؟!
عرض كرد: خدا بزرگتر و بالاتر و گرامى تر است.
حضرت(صلى الله عليه وآله) فرمودند: واى بر تو! بگو ببينم چه گناهى كرده اى (كه از آن به اين بزرگى ياد مى كنى)؟
عرض كرد: اى رسول خدا! من آدم ثروتمندى هستم; ولى هنگامى كه نيازمندى به سراغم مى آيد، گويى شعله آتشى را در برابر من قرار داده اند.(آرى! من از ديدن نيازمندان وحشت دارم و متنفّرم).
پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمودند: از من دور شو و مرا به آتش خود نسوزان. سوگند! به خدايى كه مرا به هدايت و كرامت مبعوث كرده، اگر در ميان ركن و مقام (گراميترين نقاط روى زمين در كنار خانه خدا)بايستى و دوهزار سال عبادت كنى و گريه كنى، به حدى كه از چشمت نهر آب جارى شود و درختان را سيراب كند، سپس بميرى، در حالى كه لئيم و بخيل هستى، خداوند تو را به صورت در آتش خواهد افكند، آيا نمى دانى كه خداوند مى گويد: هر كس «بخل» كند، درباره خود «بخل» كرده و هر كس از «بخل» خويش در امان باشد، رستگار است».(3)
اين حديث نشان مى دهد كه «بخل» سرچشمه انواع گناهان و مفاسد مى شود كه انسان را تا اين حد از خدا دور مى سازد.
4 ـ در حديث ديگرى، پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) مى فرمايند:«يَقُولُ قَائِلُكُم اَلشَّحيحُ أَعْذَرُ مِنَ الظّالِمِ وَ أَىُّ ظُلْم أَظْلَمُ عِنْدَاللّهِ مِنَ الشُحِّ حَلَفَ اللّهُ بِعِزَّتِهِ وَ عَظَمَتِهِ وَ جَلالِهِ لايَدْخُلُ الجَنَّةَ شَحيحٌ وَ لابَخيلٌ; بعضى از شما مى گويند: بخيل از ظالم معذورتر است، ولى چه ظلمى نزد خدا از بخل برتر مى باشد; خداوند به عزت و عظمت و جلال خود سوگند ياد كرده است كه هرگز حريص و بخيل وارد بهشت نشود».(4)
5 ـ در حديث ديگرى، پيامبر (صلى الله عليه وآله) مى فرمايند:اَلشُّحُ وَ الايمانُ لايَجْتَمِعانِ في قَلْبِ واحِدِ; بخل و حرص با ايمان در يك قلب جمع نمى شود (آنجا كه پاى حرص و «بخل» در ميان آيد، ايمان از آنجا رخت بر مى بندد».(5)
6 ـ در جاى ديگر نيز پيامبر (صلى الله عليه وآله) مى فرمايند:«اَلْبُخْلُ شَجَرَةٌ تَنْبُتُ في النّارِ فَلايَلِجُ النّارُ اِلاّ بَخيلٌ; بخل درختى است كه در آتش دوزخ مى رويد و به همين جهت، تنها بخيلان وارد دوزخ مى شوند».(6)
7 ـ نقل شده است كه يكى از ياران پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) در جهاد شهيد شد; زنى از آشنايانش براى او مى گريست و مى گفت: وا شهيدا!، پيامبر (صلى الله عليه وآله) فرمودند:«از كجا مى دانى او شهيد از دنيا رفته; فَلَعَلَّهُ كَانَ يَتَكَلّمُ بِمَا لايَعنيهِ اَو يَبْخَلُ بِمَا لا يَنْقُصُهُ; شايد او درباره مسايلى كه به وى مربوط نبوده، سخن مى گفته است يا نسبت به چيزى كه كمبودى براى او ايجاد نمى كرده «بخل» مىورزيده است».(7)
اين حديث نشان مى دهد كه سخنان بيهوده و «بخل» مخصوصاً در جايى كه لطمه اى به انسان نمى زند، سبب مى شود كه بزرگترين افتخار يك انسان; يعنى، «شهادت» را كمرنگ يا بى رنگ كند.
8 ـ از آن حضرت نقل شده كه فرمود: «جَاهِلُ سَخىٌّ اَحَبُّ اِلَى اللّهِ مِنْ عَابِد بَخيل وَ اَدْوَى الدّاءِ البُخْلْ; جاهل با سخاوت نزد خدا، از عابد بخيل محبوبتر است و بدترين دردها درد «بخل» است».(8)
اين حديث بيانگر آن است كه «بخل» آثار عبادت عبّاد را نيز از ميان مى برد.
9 ـ باز از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نقل شده كه فرمود:«المُوبِقاتُ ثَلاثٌ شُحٌ مُطاعٌ وَ هَوىً مُتَبَّعٌ وَ اِعجَابُ المَرْءِ بِنَفسِهِ; سه چيز باعث هلاكت است، «بخل» و «حرصى» كه انسان از آن اطاعت كند و «هواى نفسى» كه از آن تبعيت نمايد و «خودپسندى» انسان نسبت به خويش».(9)
10 ـ هر چند پيرامون اين موضوع، روايات زيادى وجود دارد; اما، اين بحث را با حديث ديگرى از رسول خدا (صلى الله عليه وآله) پايان مى دهيم.
در اين حديث چنين آمده است: «گروهى از اسيران (خطرناك) را خدمت رسول خدا(صلى الله عليه وآله)آوردند; حضرت(صلى الله عليه وآله) به حضرت على (عليه السلام) دستور داد، همه آنها را گردن بزنند; ولى يكى از آنها را استثنا كردند.
آن مرد پرسيد: چرا مرا از يارانم جدا كردى، در حالى كه كه گناه ما يكسان بوده است؟
حضرت (صلى الله عليه وآله) فرمودند: به اين علت كه خداوند متعال به من وحى فرستاده است كه تو سخاوتمند قوم خود هستى و من تو را (به اين جهت) نمى كشم. آن مرد مسلمان شد و شهادت به يگانگى خداوند و رسالت پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله) داد».(10)