4 ـ تفكر و انديشه
راه ديگر پيشگيرى و درمان «غفلت» تفكر و انديشه است. هر گاه انسان به كارهاى خوب و آثار مثبت آن و همچنين به كارهاى بد و نتايج سوء آن بينديشد، امواج ظلمانى «غفلت» از روح و جانش دور مى شود.
روزى پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) خطاب به ابوذر فرمودند:«يَا اَبَاذَر! هَمِّ بِالْحَسَنَةِ وَ اِنْ لَمْ تَعْمَلْهَا لِكَى لا تُكْتَبَ مِنَ الْغَافِلِينَ; اى ابوذر تصميم به كارهاى نيك بگير، هر چند توفيق عمل به آن براى تو حاصل نشود تا در زمره غافلان نوشته نشوى».(1)
فكر مرگ و پايان زندگى از جمله افكارى است كه در زدودن زنگار «غفلت» از آينه روح آدمى بسيار مؤثر است; مخصوصاً اگر هنگام عبور از آرامگاه مردگان، اين شعر يا مانند آن را با خود زمزمه كند:
هر كه باشى و به هر جا برسى آخرين منزل هستى اين است
اين فكر و انديشه به يقين جلوى سرچشمه هاى اصلى «غفلت» را كه هواپرستى و خودخواهى و فزون طلبى است، مى گيرد.
اميرمؤمنان على (عليه السلام) در يكى از وصاياى خويش به فرزندش امام حسين(عليه السلام) فرمودند: «اَىْ بُنَىَّ الْفِكْرَةُ تُورِثُ نُوراً وَ الْغَفْلَةُ ظُلْمَةً اى فرزندم! تفكر، نورانيّت مى بخشد و «غفلت» ظلمت و تاريكى».(2)