ج ـ مستى نعمت
مستى نعمت (كه با غرور شباهت زيادى دارد، اما در واقع چيزى جداى از آن است)نيز انسان را در گرداب غفلت مى افكند.
هنگامى كه افراد كم ظرفيت خود را در ناز و نعمت ديدند، گويى مست مى شوند و مستى آنها را در «غفلت» از واقعيت هايى كه اطراف او را گرفته است، فرو مى برد و اين بى خبرى و غفلت همچنان ادامه مى يابد تا سرانجام سيلى اجل در صورت او نواخته شود و بيدارش كند، همان گونه كه اميرمؤمنان على (عليه السلام) فرموده اند: «مَنْ غَفَلَ عَنْ حَوَادِثِ الاَيَّامِ اَيْقَضَهُ الْحَمَامُ; كسى كه از حوادث روزگار غافل شود، مرگ او را بيدار خواهد كرد».(1)
امام سجاد، على بن الحسين(عليه السلام) نيز فرموده اند: «اِنَّ قَسْوَةَ الْبَطْنَةِ وَ فَتْرَ الْمَيْلَةِ وَ سَكْرَ الشَّبَعِ، وَ عِزَّةَ الْمُلْكِ مِمَّا يُثَبِّطُ وَ يُبْطِى عَنِ الْعَمَلِ وَ يَنْسِى الذِّكْرَ وَ يُلْهِى عَنِ اِقْتِرَابِ الاَجَلِ حَتّى كََانَّ الْمُبْتَلى بِحُبِّ الدُّنيَا بِهِ خَبْلٌ مِن سُكْرِ الشَّرَابِ; سنگدلى حاصل از شكم پرستى و پرخورى، سستى ميل (به دنيا) و مستى سيرى و غرور حاكميّت، از امورى است
كه انسان را از عمل باز مى دارد و ياد خدا را به فراموشى مى سپرد و او را از فكر نزديك شدن اجل، غافل مى كند تا آنجا كه گويى گرفتار حبّ دنيا، مست شراب است».(2)