«غفلت» در اخبار اسلامى
از خواب غفلت بيدار شو!
در منابع روايى اسلام، روايات تكان دهنده اى پيرامون عواقب سوء «غفلت» و آثار زيانبار و مرگبار آن وارد شده است كه به خاطر كثرت، گلچينى از آنها را در ذيل آورده ايم:
1 ـ هنگامى كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) به معراج رفت، خطاب هايى از سوى خداوند به او شد، از جمله اين كه: «يَا اَحْمَدُ اَنْتَ لاتَغْفَلْ اَبَداً مَنْ غَفَلَ عَنِّى لا اُبَالِى بِاَىٍّ وَاد هَلَك; اى احمد! هرگز غافل مشو; هركس از من غافل شود، من نسبت به اين كه او در كدام راه هلاك و نابود مى شود، اعتنا نمى كنم.»(1) اين بيان به خوبى نشان مى دهد كه عاقبت «غفلت» از خداوند، هلاكت و نابودى است.
2 ـ امام اميرالمؤمنين على بن ابيطالب (عليه السلام) در عبارتى كوتاه و پرمعنى مى فرمايند: «اَلْغَفْلَةُ اَضَرُّ الاعْدَاء; غفلت از بزرگترين دشمنان انسان است»(2); زيرا سرچشمه بسيارى از گناهان و معاصى است.
3 ـ آن حضرت در حديث ديگرى فرموده اند: «اَلغَفْلَةُ تَكْسِبُ الاِغْتَرارَ وَ تُدْنِى مِنَ
البَوَارِ; غفلت سبب غرور انسان مى شود، و مقدمات هلاكت او را فراهم مى سازد».(3)
4 ـ باز از همان حضرت نقل شده است: «اَلْغَفْلَةُ ضَلالُ النُّفُوسِ وَ عُنْوَانُ النُّحُوسِ; غفلت مايه گمراهى افكار و سرلوحه نحوست هاست»(4); زيرا تنها راه نجات از گمراهى، تفكر و انديشه است; ولى «غفلت» دشمن سرسخت آن مى باشد.
5 ـ در حديث ديگرى از آن حضرت آمده است: «وَيْلٌ لِمَنْ غَلَبَتْ عَلَيْهِ الْغَفْلَةُ فَنَسِىَ الرَّحْلَةَ وَ لَم يَسْتَعِدْ; واى! بر كسى كه «غفلت» بر او غلبه كند و نتيجه سفر آخرت را به فراموشى بسپارد و آماده آن نشود».(5)
6 ـ امام صادق (عليه السلام) مى فرمايند:«اِنْ كَانَ الشَّيطانُ عَدُوّاً فَالْغَفْلَةُ لِمَاذَا; اگر شيطان، دشمن اسلام است (كه هست)، پس غفلت براى چيست؟».(6)
در احاديث گذشته، گاه «غفلت» از خدا و گاه «غفلت» از روز قيامت و گاه «غفلت» از وسوسه هاى شيطان، مطرح شده است.
7 ـ اميرمؤمنان على (عليه السلام) در حديثى مى فرمايند:«فَيَا لَهَا حَسْرَةً عَلَى كُلِّ ذِى غَفْلَة اَنْ يَكُونَ عُمُرُهُ عَلَيْهِ حُجَّةً وَ اَنْ تُؤَدِّيَهُ اَيَّامُهُ اِلَى الشَّقْوَةِ; اى واى! بر غافلى كه عمرش، حجتى عليه اوست و روزگارش او را به بدبختى كشاند»(7) منظور از «غفلت» در اين حديث، «غفلت»از ترك انجام وظايف، در طول عمر است.
8 ـ اين مسئله به قدرى داراى اهمّيّت است كه حتى يكى از هدف هاى بعثت انبيا، درمان دردهاى «غفلت» شمرده شده است; همان گونه كه در خطبه 108 نهج البلاغه در بيان اوصاف پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) آمده است: «مُتَتَبِّعٌ بِدَوَائِهِ مَوَاضِعَ الْغَفْلَةِ وَ مَوَاطِنَ الْحَيْرَةِ; او طبيبى است كه داروهاى خود را براى درمان موارد «غفلت» آماده ساخته و به دنبال بيمارانش مى گردد».(8)
9 ـ در حديث ديگرى از همان بزرگوار در مورد آثار زيانبار غفلت چنين نقل شده
است: «بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الْمَوْعِظَهِ حِجَابٌ مِنَ الْغَفْلَةِ وَ الغَرَّةِ; حجاب غفلت و غرور، مانع از آن مى شود كه مواعظ و اندرزها در شما اثر كند».(9)
10 ـ در روايات اسلامى در حالات «عيسى بن مريم» (عليه السلام) آمده است: «از كنار قريه اى عبور كرد كه همگى به غضب الهى نابود شده بودند. يكى از آنها را زنده كرد و از او سؤال نمود: اعمال شما چگونه بود كه چنين بلايى دامنتان را گرفت. در پاسخ گفت: پرستش بت، محبت دنيا، ترس كم، آرزوى دراز و غفلت آميخته با لهو و لعب».(10)
11 ـ امير مؤمنان (عليه السلام) درباره جنبه اجتماعى غفلت فرموده اند: «مِنْ دَلائِلِ الدُّولَةِ قِلَّةُ الْغَفْلَةِ; از دلايل پيشرفت دولتها (يا پيشرفت در امور زندگى مادى و معنوى) كمى غفلت است».(11)
آرى! «غفلت» و بى توجّهى در امور اجتماعى، ضايعه عظيمى به دنبال دارد.
12 ـ اين بحث را با حديثى از امام اميرمؤمنان (عليه السلام) پايان مى دهيم كه مردم را با بيان رساى خويش مخاطب ساخته و مى فرمايند: «اِتَّقِ اَيُّهَا السَّامِعُ مِنْ سَكْرَتِكَ وَ اسْتَيْقِظْ مِنْ غَفْلَتِكَ، وَ اخْتَصِرْ مِنْ عَجَلَتِكَ; اى شنونده! از مستى (مال و قدرت و مقام و نعمت) بپرهيز و از خواب غفلت بيدار شو و از شتابزدگى بكاه».(12)
طبق بيان مولاى متقيان على(عليه السلام) عامل بدبختى انسان، سه چيز است: مستى شهوت، غفلت از واقعيت ها و شتابزدگى در كارها و امام نيز در اين بيان كوتاه، هشدار مى دهد تا شنوندگانش (از هر گروه و هر جمعيت) از اين سه امر بپرهيزند تا خوشبخت شوند و اهل نجات گردند.