اهداء:

*به آنها كه نسبت به قرآن عشق مىورزند.

*به آنها كه مى خواهند از اين چشمه زلال آب حيات بيشتر بنوشند.

*و به آنها كه مى خواهند از قرآن بيشتر بدانند و بيشتر بفهمند.



باهمكارى دانشمندان محترم و حجج اسلام آقايان:

محمّد رضا آشتيانى
محمّد جعفر امامى
عبدالرّسول حسنى
محمّد اسدى
حسين طوسى
سيّد شمس الدّين روحانى
محمّد محمّدى



اخلاق نيك و بد در قرآن

پيشگفتار (روش بحث)

در جلد اوّل اين كتاب (اخلاق در قرآن) اصول كلّى مسائل اخلاقى و طرق مختلف تهذيب نفس، مكتبها، انگيزه ها و نتيجه ها، به طور مشروح مورد بررسى قرار گرفت و رهنمودهاى مهمّ قرآن مجيد در زمينه اين مسائل در شكل تفسير موضوعى بيان شد.
اكنون نوبت آن رسيده است كه با استفاده از آن اصول كلّى به سراغ تك تك «فضايل» و «رذايل» اخلاقى برويم و هر يك را در پرتو رهنمودهاى وحى و آيات مورد بررسى قرار دهيم.
عوامل شكل گيرى آن فضايل و رذايل، آثار و نشانه ها، نتايج و عواقب خوب و بد هر يك، و بالاخره طرق مبارزه با رذايل اخلاقى و كسب فضايل را مورد بررسى قرار دهيم.
هنگام ورود در اين بحث، در فكر فرو رفتيم كه با استفاده از كدام نظم و ترتيب در اين بحث پرتلاطم وارد شويم!
آيا بايد روش فلاسفه يونان در تقسيم اخلاق به چهار بخش(حكمت، عدالت، شهوت و غضب) قناعت كنيم؟ در حالى كه نه هماهنگ با آيات قرآن است كه ما در اين بحثها در سايه آن حركت مى كنيم و نه فى حدّ ذاته خالى از نقيصه يا نقيصه هاست كه در جلد اوّل به آن اشاره شد.
آيا فضايل و رذايل را طبق حروف الفبا ترتيب دهيم و بحثها را به اين صورت پيش
ببريم، در حالى كه روش الفبايى در اين گونه مسايل غالباً از روش منطقى جدا مى شود و بحثها ناهماهنگ مى گردد.
آيا به سراغ ساير مكتبهاى شرق و غرب در مسايل اخلاقى برويم و نظم بحث را از آنها بگيريم؟! در حالى كه هر كدام براى خود مشكل يا مشكلاتى دارند و اضافه بر اين، ممكن نيست هماهنگ با تفسير موضوعى قرآن در زمينه اخلاق گردد.
ناگهان به لطف پروردگار و با يك الهام درونى روش تازه اى به نظر رسيد كه برخاسته از خود قرآن و با الهام گرفتن از آن مى باشد و آن اينكه: مى دانيم قرآن مجيد قسمت مهمّ مباحث اخلاقى و عملى را در لابه لاى شرح تاريخ گذشتگان و اقوام پيشين آورده و به خوبى مجسّم ساخته است كه هر كدام از اين رذايل و فضايل چه بازتاب هاى وسيع و گسترده اى در جوامع انسانى دارد و عاقبت كار آنها به كجا مى رسد و انصافاً قرآن از اين نظر داد سخن داده كه مسايل اخلاقى را در بوته آزمايش هاى عينى و خارجى قرار داده است تا نتيجه گيرى از آن براى هر خواننده و شنونده اى بسيار سريع و عميق باشد!
به همين دليل فكر كرديم بهتر است معيار نظم مباحث را با توجّه به شرايط ويژه اى كه بر بحث هاى ما حاكم است، همان تواريخ قرآن مجيد و معيارهاى حاكم بر آن بدانيم.
به تعبير ديگر: نخست به سراغ داستان آفرينش آدم و حوّا و وسوسه هاى شيطان و دور شدن آنها از بهشت مى رويم و رذايلى كه سبب پيدايش ماجراى عبرت انگيز طرد شيطان از بساط قرب خداوند و محروم شدن آدم و حوّا از بهشت شد را در طليعه بحث قرار مى دهيم.
مى دانيم شيطان به خاطر «استكبار» و «خودخواهى» و «خود برتر بينى» و سپس «لجاجت» و «تعصّب» از سجده بر آدم خوددارى كرد و از درگاه خدا رانده شد و آدم(عليه السلام) و حوّا به خاطر «حرص» و «آز» تسليم وسوسه هاى بى منطق دشمن خود ـ شيطان ـ شدند و در دام او افتادند.
بعد نوبت به داستان «هابيل» و «قابيل» و صفات زشتى كه انگيزه قتل هابيل شد مى رسد و به همين ترتيب به سراغ داستان نوح و ماجراهاى ديگر تاريخى، مخصوصاً ماجراى قوم بنى اسرائيل و موسى(عليه السلام) مى رويم و در آينه زندگى انبياى الهى فضايل و آثار آن را مى بينيم و در زندگى اقوام منحرف كه گرفتار انواع مجازات هاى الهى شدند
آثار رذايل را مشاهده مى كنيم.
اين روش هم جالب و شيرين است و هم با بحث هاى قرآنى سازگارتر مى باشد. اضافه بر اين به بحثهاى فضايل و رذايل جنبه عينيّت مى بخشد و آنها را در صحنه حسّ و تجربه قرار مى دهد.
خداوند به همه ما و همه افراد جامعه ما توفيق دهد كه آن رذايل را كه جامعه بشرى را به جهنّمى سوزان تبديل مى كند از اعماق جان خود ريشه كن كنيم، و به فضائلى كه به ما و جامعه ما روح و صفا و آرامش و پيشرفت مى بخشد و بزرگ ترين سعادت; يعنى قرب الى الله را براى ما فراهم مى سازد، آراسته شويم.
«آمين يا رب العالمين»



تيرماه 1378

ربيع الاوّل 1420

قم - ناصر مكارم شيرازى