شهوت پرستى و عفاف

اشاره

«شهوت» در لغت داراى مفهوم عامى است كه به هرگونه خواهش نفس و ميل و رغبت به لذّات مادى اطلاق مى شود; گاهى علاقه شديد به يك امر مادى را نيز شهوت مى گويند.
مفهوم شهوت، علاوه بر مفهوم عام، در خصوص «شهوت جنسى» نيز به كار رفته است. واژه «شهوت» در قرآن كريم هم به معنى عام كلمه آمده است و هم به معنى خاص آن. در اين بحث، نظر ما بيشتر به معناى خاص آن است، زيرا آثار مخرّب و زيانبار آن بيش از ساير كشش هاى مادى است.
«شهوت» نقطه مقابل «عفت» است. «عفت» نيز داراى مفهوم عام و خاص است. مفهوم عام آن، خويشتن دارى در برابر هر گونه تمايل افراطى نفسانى است و مفهوم خاص آن، خويشتن دارى در برابر تمايلات بى بند و بار جنسى است.
«عفت» يكى از فضايل مهم اخلاقى در رشد و پيشرفت و تكامل جوامع انسانى است; اما شهوت كه مقابل عفت قرار دارد، موجب سقوط فرد و جامعه مى شود.
مطالعات تاريخى نشان مى دهد كه اشخاص يا جوامعى كه بهره كافى از عفّت
داشته اند، از نيروهاى خداداد خود، بالاترين استفاده را در راه پيشرفت خود و جامعه خويش برده و در سطح بالايى از آرامش و امنيت زيسته اند، اما افراد يا جوامعى كه در «شهوت پرستى» غرق شده اند، نيروهاى خود را از دست داده و در معرض سقوط قرار گرفته اند.
طبق نظر كارشناسان حقوقى، «شهوت جنسى» در ايجاد جرم و جنايت نقش عمده را دارد تا جايى كه گفته شده است: «در هر جنايتى، شهوت جنسى نيز دخيل بوده است». شايد اين تعبير، مبالغه آميز باشد، ولى به يقين منشأ بسيارى از جنايات و انحرافات، طغيان «غريزه جنسى» و شهوت پرستى است. خون هاى بسيارى در اين راه ريخته شده و اموال فراوانى برباد رفته، اسرار مهم كشورها به وسيله زنان جاسوسى كه سرمايه و ترفند كارشان استفاده از زيبايى و آلودگى يشان بوده، افشا شده و آبروى بسيارى از آبرومندان در اين راه ريخته شده است.
طبق بيان آيات و روايات در مى يابيم كه يكى از ابزارهاى مهم شيطان همين «شهوت جنسى» است. در قرآن كريم در موارد مختلف به «عفت» و «شهوت پرستى» اشاره شده است كه ما در ذيل به بررسى آنها مى پردازيم:
1 ـ فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمَ خَلْفٌ اَضَاعُوا الصَّلوَةَ وَ اتَّبِعُوا الشَّهواتِ فَسَوْفَ يَلقَونَ غَيّاً * اِلاّ مَن تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحاً فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا يُظْلَمُونَ شَيْئاً (سوره مريم،آيه59و60)
2 ـ وَاللّهُ يُريدُ أَن يَتُوبَ عَلَيكُم وَ يُريدُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ أَن تَمِيلُوا مَيْلا عَظِيماً (سوره نساء،آيه 27)
3 ـ وَ لُوطاً اِذ قَالَ لِقَوْمِهِ اِنّكُم لَتَأتُونَ الْفَاحِشِةَ مَا سَبَقَكُم بِهَا مِن أحَد مِنَ الْعَالَمينَ* أئِنَّكُم لَتَأتُونَ الرِّجَالَ وَ تَقْطَعُونَ السَّبيلَ وَ تَأتُونَ فِى نَادِيكُمُ الْمُنكَرَ فَمَا كَانَ جَوابَ قَوْمِهِ اِلاّ أَن قَالُوا ائْتِنَا بِعَذَابِ اللّهِ اِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (سوره عنكبوت،آيه28و29)
4 ـ وَ لَمَّا جَاءَت رُسُلُنَا لُوطاً سىءَ بِهِمْ وَ ضَاقَ بِهِمْ ذَرْعاً وَ قَالَ هَذَا يَومٌ عَصِيبٌ * وَ جآءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ اِلَيْهِ وَ مِنْ قَبْلُ كَانُوا يَعمَلُونَ السَّيِّئاتِ قَالَ يَا قَومِ هَؤُلاءِ بَنَاتِى هُنَّ
أَطْهَرُلَكُم فَاتَّقُوا اللّهَ وَ لاتُخزُونِ فِى ضَيْفِى أَلَيْسَ مِنكُمْ رَجُلٌ رَشيدٌ * قَالُوا لَقَدْ عَلِمْتَ مَا لَنَا فِى بَنَاتِكَ مِنْ حَقٍّ وَ اِنَّكَ لَتَعْلَمُ مَا نُرِيدُ * قَالَ لَو أَنَّ لِى بِكُمْ قُوَّةً أَو ءَاوِى اِلىَ رُكن شَديد * قَالُوا يَا لُوطُ اِنَّا رُسُلُ رَبِّكَ لَنْ يَصِلُوا اِلَيْكَ فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْع مِنَ الَّيلِ وَ لايَلْتَفِتْ مِنكُمْ أَحَدٌ اِلاّ امرَأَتَكَ اِنَّهُ مُصِيبُهَا مَآ أصَابَهُم اِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ أَلَيسَ الصُّبحُ بِقَرِيب * فَلَمّا جآءَ أَمْرُنَا جَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَ أَمْطَرْنَا عَلَيْهَا حِجَارَةً مِن سِجِّيل مَنْضُود * مُسَوَّمَةً عِندَ رَبِّكَ وَ مَا هِىَ مِنَ الظَّالِمِينَ بِبَعِيد (سوره هود،آيات 77 تا 83)
5 ـ كَذِّبَتْ قَومُ لُوطِ بِالنُّذُرِ * اِنَّا أرْسَلْنَا عَلَيهِمْ حَاصِباً اِلاّ ءَالَ لُوط نَجَّينَا هُمْ بِسَحَر (سوره قمر،آيه33و34)
6 ـ وَ لُوطاً اِذْقَالَ لِقَومِهِ أَتَأتُونَ الفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُم بِهَا مِن أَحَد مِنَ العَالَمِينَ * اِنَّكُم لَتَأتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّسَآءِ بَلْ أَنْتُم قَومٌ مُسْرِفُونَ * وَ مَا كَانَ جَوابَ قَومِهِ اِلاّ اَنْ قَالُوا أَخْرِجُوهُم مِن قَرْيَتِكُم اِنَّهُم اُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ * فَأَنْجَيْنَاهُ وَ أَهْلَهُ اِلاّ امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الغَابِرينَ ـ وَ أَمْطَرْنَا عَلَيهِم مَطَراً فَانْظُر كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ المُجْرِمينَ (سوره اعراف،آيات80تا84)