5 ـ راه هاى رسيدن به توكّل
علماى علم اخلاق براى رسيدن به توكل، راه هايى ارائه كرده اند كه هر كدام عامل
مؤثرى براى كسب اين فضيلت بزرگ اخلاقى است، از جمله: توجه به «توحيد افعالى» و اعتقاد به اين كه همه چيز در اين عالم مستند به ذات پاك خداست، سرچشمه هستى اوست و كائنات از وجود «ذى جود» او مى باشند، مسبّب الاسباب اوست و تأثير هر عاملى به فرمان او مى باشد، همه موجودات ريزه خوار خوان نعمت او هستند و از فضل و كرم او بهره مى گيرند.
پس از تأمل در اين امور، به حالات گذشته خويش بنگرد و ببيند كه چگونه خداوند عالم، او را به وسيله نور هستى از ظلمت نيستى خارج ساخته و لباس زيباى وجود كه ريشه همه موهبتهاست بر قامت او پوشانيده است. هنگامى كه در رحم مادر، در «ظلمات ثلاث»، دست او از همه جا كوتاه بود، از لطف خداوند بى بهره نبود; بلكه هر چه نياز داشت در اختيارش بود.
پس از گام نهادن در فضاى اين جهان نيز آنچه مايه حيات و بقاى او بود، از شير مادر گرفته تا نوازش ها و محبّت هاى او را برايش فراهم ساخت.
به او آموخت كه چگونه پستان مادر را بمكد و چگونه عواطف او را به نفع خود برانگيزد و او را شبانه روز به خدمت خود وادار كند; در حالى كه مادر، از اين خدمت خسته كننده لذّت ببرد و احساس رضايت كند!
هنگامى كه اين كودك رشد كرده، بزرگ مى شود; نعمت هاى گوناگون الهى نيز از آسمان و زمين بر او فرو مى ريزد و او را غرق الطاف و عنايات مى سازد.
آرى! هرگاه در اين امور بينديشد، در مى يابد كه همه چيز از ناحيه خداست و تنها بايد بر او توكّل كرد و به مضمون آيه شريفه «وَ اِن يَمْسَسْكَ اللّهُ بِضُرٍّ فَلا كَاشِفَ لَهُ اِلاّ هُوَ وَ اِن يُرِدْكَ بِخَيَر فَلا رآدَّ لِفَضلِهِ يُصيبُ بِهِ مَن يَشآءُ مِن عِبَادِهِ وَ هُوَ الغَفُورُ الرَّحيمُ(1); هرگاه خداوند (براى آزمايش يا كيفر گناه،) زيانى به تو رساند، هيچ كس جز او، آن را برطرف نمى سازد و اگر اراده خيرى براى تو كند، هيج كس نمى تواند مانع فضل او شود، به هر كس از بندگانش بخواهد (و شايسته بداند، هر خيرى را) مى رساند و او آمرزنده مهربان است».
ايمان به اين واقعيت ها، انسان را به حقيقت «توكّل» نزديك مى سازد و او را در زمره متوكلان حقيقى قرار مى دهد.