3ـ اسباب توكّل
توكّل مانند ساير فضايل اخلاقى، اسباب و سرچشمه هاى متعدّدى دارد ولى مى توان گفت: عمده ترين اسباب توكّل ايمان و يقين به ذات پاك خدا و صفات جمال و جلال اوست.
هنگامى كه انسان به علم اليقين از قدرت و علم خدا با خبر باشد، و در پهنه هستى همه چيز و همه كس را ريزه خوار خوان نعمت او بداند و به مفهوم «لاَمُؤَثِّرَ فِى الْوُجُودِ اِلاَّ الله» آشنا باشد، روح و جان و دل خويش را در گرو اين امر بداند، و جهان را صحنه الطاف بيكران الهى ببيند، به يقين به او توكّل مى كند، خويش را به او مى سپارد، در كاستى ها و مشكلات به دامان لطف او چنگ مى زند، و پيروزى نهايى را(پس از به كارگيرى تلاشهاى خود) از خدا مى خواهد.
و به تعبير ديگر توكّل ميوه شجره «توحيد افعالى» است، همان شجره مباركه اى كه ريشه آن ثابت و شاخه هايش بر فراز آسمانهاست و هر زمان ميوه هاى تازه اى بر شاخسار آن ظاهر مى شود كه از مهمترين آنها ميوه توكّل است!
در آيات قرآن و احاديث اسلامى نيز مكرّر به اين جمله اشاره شده از جمله: در هفت آيه از قرآن مجيد، جمله وَ عَلَى اللهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ آمده است يعنى افراد با ايمان تنها بر خدا بايد تكيه كنند، اين تعبير مكرّر به خوبى رابطه ميان ايمان و توكّل را آشكار مى سازد.
امام اميرمؤمنان على(عليه السلام) نيز مى فرمايد: «اَلتَّوَكُّلُ مِنْ قُوَّةِ الْيَقِينِ; توكّل زاييده قوّت و يقين است»!(1)
و در تعبير ديگرى مى فرمايد: «اَقْوَى النَّاسُ ايِمَاناً اَكْثَرُهُمْ تَوَكُّلا عَلَى اللهِ سُبْحَانَهُ; آن كس كه ايمانش قوى تر است توكّلش بر خداوند سبحان بيشتر خواهد بود»!(2)
و در حديثى از «اَصْبَغِ بْنِ نباته» از اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى خوانيم كه در سجده چنين مى فرمود: «وَ اَتَوَكَّلُ عَلَيْكَ تَوَكُّلَ مَنْ يَعْلَمُ اَنَّكَ عَلَى كُلِّ شَىْء قَدِير; بر تو توكّل مى كنم توكّل كسى كه مى داند تو بر هر چيز توانا هستى».(3)
اين نكته قابل توجّه است كه معمولا افراد ترسو و جبان اهل توكّل نيستند چرا كه توكّل، ظلمت ترس و جبن را از روح و جان انسان برطرف مى سازد.
اگر اين مسئله را هم بشكافيم باز به همان مسئله يقين و ايمان قوى مى رسيم، زيرا هر قدر ايمان قوى تر شود، ترس و جبن از انسان دورتر مى گردد.
اين نكته را نيز نبايد از نظر دور داشت كه مطالعه پيامدهاى توكّل و آثار مثبت آن و بررسى حالات متوكّلان على الله و تاريخچه زندگى آنان، روح توكّل را در انسان قوى تر و اين شجره طيّبه را در وجود او بارورتر مى سازد.