جبن و ترس در روايات اسلامى
در احاديث اسلامى نكوهش از اين رذيله اخلاقى بازتاب گسترده اى دارد از جمله:
1ـ امام باقر(عليه السلام) مى فرمايد: «لاَيَكُونُ الْمُؤْمِنُ جَبَاناً وَ لاَحَريِصاً وَ لاَشَحِيحاً; انسان با ايمان نه ترسوست و نه حريص و نه بخيل»!(1)
از اين تعبير به خوبى استفاده مى شود كه «ترس» و «حرص» و «بخل» با روح ايمان
سازگار نيست، چرا كه مؤمن، متّكى به خداست، و آن كس كه چنين تكيه گاهى دارد ترسى به خود راه نمى دهد، و نه بخيل و حريص است زيرا او به فضل و كرم الهى اميدوار مى باشد، و با اين حال حرص و بخلى به او راه نمى يابد.
2ـ در حديث ديگرى از اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى خوانيم: «اَلْجُبْنُ وَ الْحِرْصُ وَ الْبُخْلُ غَرَائِزُ سُوء يَجْمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ بِاللهِ سُبْحَانَهُ; ترس و حرص و بخل، صفات زشتى است كه در سوء ظن به خداوند سبحان خلاصه مى شود»!(2)
اين حديث توضيح ديگرى است بر آنچه در حديث بالا آمد، و ريشه اصلى اين صفات رذيله را تبيين مى كند.
3ـ اميرمؤمنان على(عليه السلام) دوستان خود را از مشورت با افراد ترسو نهى مى كند، چرا كه ترس آنها از آفات مشورت است مى فرمايد: «لاَتُشْرِكَنَّ فِى رَأْيِكَ جَبَاناً يُضَعِّفُكَ عَنِ الاَْمْرِ وَ يُعَظِّمُ عَلَيْكَ مَا لَيْسَ بِعَظِيم; هرگز با انسان ترسو مشورت نكن چرا كه تو را از كارهاى مهم بازمى دارد، و موضوعات كوچك را در نظر تو بزرگ جلوه مى دهد»!(3)
همين معنى در عهدنامه مالك اشتر به شكل ديگرى مطرح شده است، امام(عليه السلام)مالك را از مشورت با بخيلان و ترسوها و حريصان نهى مى كند.(4)
4ـ اين موضوع به قدرى مهم است كه در حديثى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم كه دستور مى داد افراد ترسو در جنگهاى اسلامى شركت نكنند(مبادا مايه تضعيف روحيّه ديگران بشوند) مى فرمايد: «مَنْ اَحَسَّ مِنْ نَفْسِهِ جَبْناً فَلاَيَغْزُ; كسى كه در خود ترسى احساس مى كند در جنگ شركت نكند»!
5 ـ در حديث ديگرى امام اميرمؤمنان(عليه السلام) حديث بالا را شكافته و با صراحت مى گويد: «لاَيَحِلُّ لِلْجَبَانِ اَنْ يَغْزُو، لاَِنَّهُ يَنْهَزِمُ سَريِعاً وَ لَكِنْ لِيَنْظُرَ مَا كَانَ يُريِدُ اَنْ يَغْزُوَ بِهِ فَلْيُجَهِّز بِهِ غَيْرَهُ; جايز نيست افراد ترسو در جنگ شركت كنند چرا كه به سرعت فرار
مى كنند(و مايه تضعيف ديگران مى شوند) ولى لازم است صلاح و تجهيزات خود را در اختيار ديگران قرار دهند».(5)