6 ـ تسليم در برابر حق
نقطه مقابل «تعصّب» و «لجاج» و «تقليد كوركورانه» تسليم در برابر حق است كه از فضايل مهمّ اخلاقى محسوب مى شود، يعنى انسان حق را نزد هركس، حتّى دورترين و كوچكترين افراد ببيند، در برابر آن تسليم شود و آن را با آغوش باز پذيرا گردد.
اين فضيلت اخلاقى سبب پيشرفت علم و دانش انسان و پرهيز از گمراهى ها و گام نهادن در صراط مستقيم است.
اين فضيلت اخلاقى جز براى مؤمنان و صالحان و كسانى كه از حبّ ذات افراطى دورند و از وابستگى هاى تعصّب آلود قومى و گرايشهاى گروهى بركنارند حاصل نمى شود.
تسليم در برابر حق نشانه ايمان، سلامت فكر و روح، و بالا بودن سطح فرهنگ و تهذيب نفس است. قرآن مجيد خطاب به پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) چنين مى فرمايد:
«فَلاَ وَ رَبِّكَ لاَيُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لاَيَجِدُوا فِى اَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْلِيماً; به پروردگارت سوگند كه آنها مؤمن نخواهند بود مگر اينكه در اختلافاتشان، تو را به داورى طلبند و سپس از داورى تو در دل خود احساس ناراحتى نكنند و كاملا تسليم باشند»!(1)
و در جاى ديگر مى فرمايد: «وَ مَا كَانَ لِمُؤْمِن وَ لاَ مُؤْمِنَة اِذَا قَضَى اللهُ وَ رَسُولُهُ اَمْراً اَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ اَمْرِهِمْ...; هيچ مرد و زن با ايمانى حق ندارند هنگامى كه خدا و پيامبرش امرى را لازم بدانند اختيارى(در برابر فرمان خدا) داشته باشند...».(2)
البتّه تسليم ـ به عنوان يك فضيلت اخلاقى ـ به دو معنى استعمال مى شود، يكى تسليم در برابر حق كه نقطه مقابل تعصّب و لجاجت و تقليد كوركورانه است و ديگر تسليم در برابر قضا و قدر الهى و خواسته هاى او، در برابر اعتراض و نارضايى و ناشكرى.
موضوع بحث ما در اينجا معنى اوّل است و معنى دوّم به خواست خدا در بحث «رضا و تسليم» خواهد آمد.