آرزوهاى مثبت و سازنده
آخرين سخن در بحث طول امل پيرامون اين مطلب است كه هميشه آرزوها جنبه
منفى ندارد و نشانه انحطاط شخصيّت و سقوط اخلاقى نيست.
زيرا اگر آرزوها متوجّه ارزشهاى والاى انسانى باشد و يا جنبه مردمى و اجتماعى پيدا كند و در مسير تكامل و پيشرفت واقعى انسانها و درجات كمال قرار گيرد و انسان را به تلاش و كوشش بيشتر در اين راهها وادارد، بدون شك چنين آرزويى هر قدر طولانى بوده باشد، نه تنها نشانه پستى نيست كه نشانه كمال انسان است.
اساساً همان گونه كه در آغاز اين بحث نيز اشاره شد اميد و آرزو نسبت به آينده نيروى محرّك انسان براى تلاشها و كوششهاست و اگر چراغ پرفروغ اميد و آرزو در دل انسان خاموش گردد، در واقع روح او مى ميرد، نشاط زندگى از او رخت برمى بندد و انسان را به موجودى سست و بى هدف و بى تلاش مبدّل مى كند.
در واقع آرزو بر دو قسم است «آرزوهاى كاذب» كه همچون سراب در بيابان زندگى ظاهر مى شوند و تشنه كامان را به دنبال خود مى كشانند و هر لحظه تشنه تر مى سازند تا از شدّت تشنگى هلاك شوند.
و «آرزوهاى صادق» و مثبت و سازنده كه همچون آب حيات، گلستان وجود آدمى را سيراب و پرثمر مى سازد و هر چه زحمت مى كشد نشاط و معنويّت بيشترى مى يابد.
اين همان چيزى است كه در قرآن مجيد به آن اشاره شده است: «اَلْمَالُ وَ الْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ الْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَاباً وَ خيْرٌ اَمَلا; مال و فرزندان، زيور حيات دنيا هست و باقيات الصّالحات(ارزشهاى پايدار و شايسته) نزد پروردگارت ثوابش بهتر و اميد بخش تر است».(1)
در اين آيه به هر دو بخش از آرزوها اشاره شده است(دقّت كنيد).
در روايات اسلامى نيز اشارات پرمعنايى به آرزوهاى مثبت و سازنده ديده مى شود از جمله در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم: «اِنَّ الْعَبْدَ الْمُؤْمِنَ الْفَقِيرَ لَيَقُولُ يَا رَبِّ ارْزُقْنِى حَتَّى اَفْعَلَ كَذَا وَ كَذَا مِنَ الْبِرِّ وَ وُجُوهُ الْخَيْرِ، فَاِذَا عَلِمَ اللهُ ذَلِكَ مِنْهُ بِصِدْقِ نِيَّتِهِ كَتَبَ اللهُ لَهُ مِنَ الاَْجْرِ مِثْلَ مَا يَكْتُبُ لَهُ لَوْ عَمِلَهُ، اِنَّ اللهَ وَاسِعٌ كَرِيمٌ; گاهى بنده مؤمن تهى دست
مى گويد: خداوندا! به من روزى عطا كن تا فلان كار خير و نيك را بجا آورم، هرگاه خداوند در او صدق نيّت بداند(نه اينكه اين آرزو پوششى براى رسيدن به هوا و هوسها باشد) تمام اجر و پاداشى را كه در صورت رسيدن به اين آرزو و انجام آن كارهاى خير استحقاق پيدا مى كرد براى او نوشته مى شود(هر چند هيچ يك را انجام نداده باشد) رحمت خداوند گسترده و كرمش بى پايان است».(2)
اصولا همّت انسان به اندازه آرزوهاى مثبت اوست، هر قدر دامنه آنها گسترده تر باشد همّت او والاتر است و جالب اينكه از روايات اسلامى نيز به خوبى استفاده مى شود كه خداوند به مقدار اين آرزوها به افراد با ايمان، اجر و پاداش مى دهد، چرا كه نشانه آمادگى روح و جسم آنها براى انجام هر چه بيشتر اعمال صالح است و حتّى از روايات استفاده مى شود كه اگر انسان آرزوى خوبى براى رضاى خدا داشته باشد از دنيا بيرون نمى رود مگر اينكه خداوند او را به آرزويش مى رساند، در حديثى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله)مى خوانيم: «مَنْ تَمَنَّى شَيْئاً وَ هُوَ لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ رِضاً، لَمْ يَخْرُجْ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى يُعْطَاهُ; كسى كه آرزوى چيزى كند در حالى كه رضاى خداوند متعال در آن باشد از دنيا خارج نمى شود مگر اينكه به خواسته خود مى رسد».(3)
البتّه ممكن است در مواردى مصالحى ايجاب كند كه انسان به آرزويش نرسد، چرا كه اگر برسد آثار بدى مانند غرور و غفلت و عشق به دنيا و مانند آن در او ايجاد مى شود. خداوند با الطاف خفيّه اش او را از وصول به آرزويش بازمى دارد.
اين بحث را با اشاره به نكته ديگرى پايان مى دهيم و آن اينكه: آرزوهاى سازنده و بلند انسان را به سازندگى خويش دعوت مى كند و سبب تكامل و ترقّى روحى او مى شود، زيرا مى داند تكيه بر جاى بزرگان زدن بدون آماده ساختن اسباب بزرگى ميسّر نيست و به گفته شاعر عرب:
اُعَلِّلُ النّفس بالآمال اُدركُهَا مَا اَضْيَقَ الْعَيْشُ لَوْلاَ فُسْحَةُ الاَْمَلِ!
«خويشتن را به وسيله آرزوهاى سازنده پرورش مى دهم تا به آن برسم.چقدر ميدان زندگى تنگ است اگر گستردگى آرزوها نباشد»!