1ـ مفهوم غرور
اين واژه به طور وسيعى در كلمات عرب مخصوصاً در آيات قرآن مجيد و روايات اسلامى به كار رفته و در گفتگوهاى روزمرّه فارسى زبانان نيز كم و بيش در همان معانى اصلى يا لوازم آن به كار مى رود.
«راغب» در كتاب «مفردات» واژه «غَرور» (به فتح غين كه معنى وصفى دارد) را به معنى هر چيزى كه انسان را مى فريبد و در غفلت فرومى برد خواه مال و مقام باشد يا شهوت و شيطان تفسير مى كند.
در «صحاح اللغة»«غُرور» به معنى امورى كه انسان را غافل مى سازد و مى فريبد (خواه مال و ثروت باشد يا جاه و مقام يا علم و دانش و غير آن) تفسير شده است.
عضى از ارباب لغت ـ به گفته «طريحى» در «مجمع البحرين» گفته اند: «غرور چيزى است كه ظاهر جالب و دوست داشتنى دارد ولى باطنش ناخوشايند و مجهول و تاريك است».
در كتاب «التحقيق فى كلمات قرآن الكريم» بعد از نقل كلمات ارباب لغت چنين آمده
است: «ريشه اصلى اين واژه به معنى حصول غفلت به سبب تأثير چيز ديگرى در انسان است و از لوازم و آثار آن جهل و فريب و نيرنگ و نقصان و شكست و... مى باشد».
در «المحجة البيضاء فى تهذيب الاحياء» كه از بهترين كتب اخلاق محسوب مى شود و تكميل و تهذيبى است براى «احياء العلوم» «غزالى» چنين مى خوانيم: «غرور عبارت است از دلخوش بودن به چيزى كه موافق هواى نفس و تمايل طبع انسانى است و ناشى از اشتباه انسان يا فريب شيطان است و هر كس گمان كند آدم خوبى است(و نقطه ضعفى ندارد) خواه از نظر مادّى يا معنوى باشد و اين اعتقاد از پندار باطلى سرچشمه بگيرد آدم شرورى است و غالب مردم خود را آدم خوبى مى دانند در حالى كه در اشتباهند بنابراين اكثر مردم شرورند، هر چند شكل غرور آنها و درجه آن متفاوت است».(1)
در تفسير نمونه در معنى اين واژه چنين آمده است: «غَرور» بر وزن(جَسُور) صيغه مبالغه به معنى موجود فوق العاده فريبنده است و شيطان را از اين رو «غَرور» مى گويند كه انسان را با وسوسه هاى خود فريب مى دهد و غافل مى سازد و در حقيقت بيان مصداق واضح آن است وگرنه هر انسان يا كتاب فريبنده، هر مقام وسوسه گر و هر موجودى كه انسان را گمراه سازد در مفهوم وسيع «غرور» داخل است.