4ـ پيامدها و آثار سوء حسد
حسد آثار بسيار زيانبارى از نظر فردى و اجتماعى و مادّى و معنوى به بار مى آورد و كمتر صفتى از صفات رذيله است كه اين همه پيامدهاى سوء داشته باشد، مهمترين آنها آثار زير است:
نخست اينكه حسود دائماً ناراحت است و همين امر سبب بيمارى جسمى و روانى او مى شود، هر اندازه ديگران صاحب موفّقيّت بيشتر و نعمت هاى فزون تر گردند او به همان اندازه ناراحت مى شود تا آنجا كه گاه خواب و آرامش و استراحت را به كلّى از دست مى دهد و بيمار و رنجور و نحيف و ضعيف مى شود، در حالى كه امكانات خوبى دارد و اگر اين رذيله را از خود دور مى ساخت براى خودش زندگى آبرومند و مرفّهى داشت.
در احاديث فراوانى به اين نكته اشاره شده و معصومين(عليهم السلام) نسبت به آن هشدار داده اند، از جمله در حديثى از اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى خوانيم كه فرمود: «اَسْوَءُ النَّاسِ عَيْشاً الْحَسُود!; بدترين مردم از نظر(آرامش در) زندگى حسود است»!(1)
همين معنى در حديث ديگرى از آن حضرت(عليه السلام) به صورت فشرده ترى نقل شده كه
فرمود: «لاَ رَاحَةَ لِحَسُود; حسود راحتى ندارد»!(2)
در تعبير ديگرى از همان حضرت مى خوانيم: «اَلْحَسَدُ شَرُّ الاَْمْرَاض; حسد بدترين بيماريهاست»!(3)
و در تعبير ديگرى آمده است: «الْعَجَبُ لِغَفْلَةِ الْحُسَّادِ عَنْ سَلاَمَةِ الاَْجْسَادِ; تعجّب مى كنم چگونه حسودان براى سلامتى جسم خود ارزش قائل نيستند و از آن غافلند»!(4)
اين سخن را با حديث ديگرى از آن حضرت به پايان مى بريم، هر چند احاديث در اين زمينه بسيار است، فرمود: «الْحَسَدُ لاَيَجْلِبُ اِلاّ مَضَرَّةً وَ غَيْظاً، يُوهِنُ قَلْبَكَ، وَ يَمْرُضُ جِسْمَكَ; حسد جز زيان و خشم چيزى در وجود انسان ايجاد نمى كند، حسد سبب مى شود كه قلب انسان ناتوان و جسم او بيمار گردد»!(5)
ديگر اينكه زيانهاى معنوى حسد از زيانهاى مادّى و جسمانى آن به مراتب بيشتر است، زيرا حسد ريشه هاى ايمان را مى خورد و نابود مى كند و انسان را نسبت به عدل و حكمت الهى بدبين مى سازد، چرا كه حسود در اعماق قلبش به بخشنده نعمت ها يعنى خداوند بزرگ معترض است!
در حديث معروفى از اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى خوانيم: «لاَتُحَاسِدُوا فَاِنَّ الْحَسَدَ يَأْكُلُ الاِْيمَانَ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَبَ; نسبت به يكديگر حسد نورزيد، چرا كه حسد ايمان را مى خورد همان گونه كه آتش هيزم را مى خورد»!(6)
همين معنى از بنيانگذار اسلام پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و از فرزند گراميش امام باقر(عليه السلام)نيز نقل شده است.
در حديث ديگرى كه مرحوم كلينى در كافى آورده است از امام صادق(عليه السلام)مى خوانيم: «آفَةُ الدِّينِ الْحَسَدُ وَ الْعُجْبُ وَ الْفَخْرُ; آفت دين و ايمان، حسد و خودبرتربينى و فخرفروشى است»!(7)
از همان امام بزرگوار(عليه السلام) نقل شده است كه فرمود: «اِنَّ الْمُؤْمِنَ يَغْبِطُ وَ لاَيَحْسُدُ، وَ الْمُنَافِقُ يَحْسُدُ وَ لاَيَغْبِطُ!; مؤمن غبطه مى خورد(و تمنّاى نعمت هايى شبيه ديگران مى كند ولى) حسد نمىورزد، در حالى كه منافق حسد مىورزد و غبطه نمى خورد»!(8)
از اين حديث به خوبى استفاده مى شود كه حسد با روح ايمان سازگار نيست و هماهنگ با نفاق است.
در بحث هاى گذشته نيز در حديث قدسى خوانديم كه خداوند به موسى بن عمران فرمود: «از حسد بپرهيز كه حسود نسبت به نعمت هاى من خشمگين است و با قسمت من در ميان بندگانم مخالف مى باشد»!
سوّمين اثر زيانبار ديگر حسد اين است كه حجاب ضخيمى در برابر معرفت و شناخت حقايق مى افكند، چرا كه حسود نمى تواند نقطه هاى قوّت محسود را ببيند هر چند استاد و مربّى و بزرگ او باشد، بلكه دائماً چشم او در پى جستجو براى نقاط ضعف است و اى بسا به خاطر حسد، خوبى را بدى و نقاط قوّت را ضعف بپندارد و از آنها دورى كند. به همين دليل از اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى خوانيم: «الْحَسَدُ حَبْسُ الرُّوحِ; حسد روح انسان را زندانى مى كند و از درك حقايق باز مى دارد».(9)
چهارمين اثر زيانبار حسد اين است كه انسان دوستان خود را از دست مى دهد، زيرا هر كس داراى نعمتى است كه احياناً ديگرى ندارد و اگر انسان داراى صفت رذيله حسد باشد طبعاً نسبت به همه مردم حسد مىورزد و همين امر سبب مى شود كه افراد از او دورى كنند و پيوندهاى محبّت ميان او و ديگران گسسته شود.
شاهد اين سخن كلام پربارى است كه از اميرمؤمنان على(عليه السلام) نقل شده كه فرمود: «الْحَسُودُ لاَ خُلَّةَ لَهُ; حسود، دوستى ندارد».(10)
پنجمين اثر سوء حسد آن است كه انسان را از رسيدن به مقامات والا بازمى دارد به گونه اى كه شخص حسود هرگز نمى تواند از مديريّت بالايى در جامعه برخوردار شود
چرا كه حسد، ديگران را از گرد او پراكنده مى كند و كسى كه داراى قوّه دافعه است هرگز به بزرگى نمى رسد.
شاهد اين سخن گفتار ديگرى از على(عليه السلام) است كه فرمود: «الْحَسُودُ لاَيَسُودُ; حسود هرگز به سيادت و بزرگى نمى رسد».(11)
ششمين اثر بسيار منفى حسد آلوده شدن به انواع گناهان ديگر است، زيرا حسود براى رسيدن به مقصد خود يعنى زايل كردن نعمت از ديگران، به انواع گناهان مانند ظلم و غيبت و تهمت و دروغ و سعايت و غير آن متوسّل مى شود و تمام نيروى خود را به كار مى گيرد تا محسود را به زمين زند لذا از هر وسيله نامشروعى براى وصول به اين مقصد نامشروع كمك مى گيرد.
باز شاهد اين سخن، كلام نورانى ديگرى از اميرمؤمنان على(عليه السلام) است كه فرمود: «الْحَسُودُ كَثِيرُ الحَسَرَاتِ، وَ مُتَضَاعَفُ السَيِّئَاتِ; حسود بسيار حسرت و اندوه دارد و گناهانش پيوسته افزوده مى شود»!(12)
هفتمين بدبختى حسود اين است كه پيش از آنكه به «محسود» زيان برساند به خودش ضرر مى زند، چرا كه قبل از هر چيز خودش را گرفتار ناراحتى روح و جسم و عذاب دنيا و عقبى مى سازد.
در احاديث اسلامى به اين حقيقت اشاره شده، امام صادق(عليه السلام) در حديثى مى فرمايد: «الْحَاسِدُ مُضِرٌّ بِنَفْسِهِ قَبْلَ اَنْ يَضُرَّ بِالَْمحْسُودِ، كَاِبْلِيسِ اُورِثَ بِحَسَدِهِ بِنَفْسِهِ اللَّعْنَةُ، وَ لاِدَمَ(عليه السلام)الاِْجْتِبَاءُ وَ الْهُدَى...; حسود پيش از آنچه مى تواند به «محسود» ضرر برساند به خويشتن زيان مى رساند، مانند ابليس كه با حسدش لعنت براى خود آفريد و براى آدم برگزيدگى و هدايت».(13)