1ـ مفهوم «حسد» و تفاوت آن با «غبطه»
بزرگان علم اخلاق در تفسير «حسد» چنين گفته اند: «حسد» كه در فارسى از آن تعبير به «رشك» مى شود به معنى «آرزوى زوال نعمت از ديگران است، خواه آن نعمت به حسود برسد يا نرسد» بنابراين كار حسود يا ويرانگرى است، يا آرزوى ويران شدن بنيان
نعمتهايى است كه خداوند به ديگران داده است، خواه آن سرمايه و نعمت به او منتقل شود يا نه!
بنابراين بدترين نوع حسد آن است كه انسان نه فقط آرزوى زوال نعمت ديگران داشته باشد بلكه در مسير آن گام بردارد، خواه از طريق ايجاد سوء ظنّ و بدبينى نسبت به محسود» يعنى كسى كه مورد حسد واقع شده است باشد يا از طريق ايجاد مانع در كار او و اين نوع حسد حاكى از خباثت شديد درونى حسودان است.
مرحله ساده تر آن است كه هدفش به چنگ آوردن آن نعمت است از طريق سلب كردن آن از ديگران گر چه اين هم از رذايل و صفات زشت است، ولى به شدّت نوع قبل نيست.
باز مرحله پايين تر آن است كه تنها آرزوى سلب نعمت از ديگرى كند بى آنكه كمترين سخنى بگويد و كوچكترين گامى در اين راه بردارد.
اين حالت هرگاه بى اختيار براى انسان پيدا شود ـ كه گفته اند براى بسيارى پيدا مى شود ـ گناهى بر او نيست، ولى اگر در اختيار انسان باشد به طورى كه از طريق مقدّماتى حاصل شود و با مقدّماتى از ميان برود، بى شك آن هم جزء رذايل اخلاقى است، ولى اينكه گناه دارد يا نه قابل تأمّل است و اين تأمّل از آنجا ناشى مى شود كه آيا صفات زشت درونى هر چند اختيارى باشد مادام كه در عمل انسان ظاهر نشود حرام است يا تنها يك انحطاط اخلاقى محسوب مى شود؟
به هر حال نقطه مقابل حسد «غبطه» است و آن اين است كه انسان آرزو كند كه نعمتى همانند ديگران يا بيشتر از آنها داشته باشد، بى آنكه آرزوى زوال نعمت كسى را داشته باشد.
ولى بعضى معتقدند كه «غبطه» نيز نوعى حسد است و حتّى حديثى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله)به عنوان شاهد نقل كرده اند.(1)
امّا روشن است كه اين سخن در صورتى است كه حسد را به معنى وسيعى تفسير كنيم
كه مقايسه نعمت هاى خويش با ديگران را شامل شود كه در واقع يك نزاع لفظى است و معروف همان است كه در بالا گفته شد.
به هر حال حسد صفتى است مذموم و نكوهيده در حالى كه «غبطه» نه تنها مذموم نيست بلكه پسنديده و مايه ترقّى و پيشرفت است همان گونه كه «طريحى» در «مجمع البحرين» مادّه حسد آورده است.
در حديثى از امام صادق(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «اِنَّ الْمُؤْمِنَ يَغْبُطُ وَ لاَيَحْسُدُ، وَ الْمُنَافِقُ يَحْسُدُ وَ لاَيَغْبُطُ; مؤمن غبطه مى خورد، ولى حسد نمىورزد، امّا منافق حسد مىورزد و غبطه نمى خورد».(2)