اخلاص در روايات اسلامى
اين معنى در روايات اسلامى نيز فوق العاده مورد بحث قرار گرفته است كه گوشه هايى از آن را در ذيل از نظر مى گذرانيم:
1 ـ در حديثى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «ثَلاتٌ لايَغُّـلُ عَلَيْهِنَّ قَلْبُ رَجُل مُسْلم اِخْلاصُ الْعَمَلِ للّهِ عَزَّوَجَلَّ و النَّصيحَةُ لاَِئِمَّةِ الْمُسْلِمينَ وَ اللُّزُومِ لِجَماعَتِهِمْ; سه چيز است
1. نهج البلاغه، خطبه 87.
2. بحار، جلد 14، صفحه 520 .
3. بحار، جلد 5، صفحه 55 .
كه قلب هيچ مسلمانى نبايد درباره آن خيانت كند (و همه مسلمين بايد آن را رعايت كنند): خالص كردن عمل براى خدا، و خيرخواهى براى پيشوايان اسلام و ملازمت جماعت مسلمين و جدا نشدن از آن.»(1)
2 ـ در حديث ديگرى از آن حضرت مى خوانيم كه اخلاص از اسرار الهى است: «اَلاِْخلاصُ سِرٌّ مِنْ اَسْرارِى اَسْتَوْدِعُهُ قَلْبَ مَنْ اَحْبَبْتُهُ مِنْ عِبادى; اخلاص يكى زا اسرار من است و آن را در قلب هر كس از بندگانم را كه دوست بدارم به وديعه مى گذارم.»(2)
3 ـ امير مؤمنان على (عليه السلام) مى فرمايد: «اَلاِْخلاصُ اَشرَفُ نِهايَة; اخلاص با ارزشترين مقامى است كه انسان به آن مى رسد.»(3)
4 ـ و در تعبير بلند ديگر مى فرمايد: «اَلاِْخلاصُ اَعْلَى الاِْيْمانِ; اخلاص برترين مقام ايمان است.»(4)
5 ـ و در تعبير پرمعناى ديگرى از همان امام مى خوانيم: «فى اِخْلاصِ الاَعْمالِ تَنافَسَ اُولوُا النُّهى وَ الاَْلْبابِ; رقابت عاقلان و انديشمندان با يكديگر در اخلاص عمل است.»(5)
6 ـ اين مسأله تا آنجا اهمّيّت دارد كه رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) تفاوت مقامات مؤمنان را در تفاوت درجات اخلاص مى شمرد و مى فرمايد: «بِالاِْخلاصِ تَتَفاضَلُ مَراتِبُ الْمُؤْمِنِينَ»(6)
7 ـ اميرمؤمنان على(عليه السلام) نيز آخرين مرحله يقين را اخلاص معرّفى مى كند و مى فرمايد: «غايَةُ الْيَقِيْنِ اَلاِْخْلاصُ»(7)
8 ـ اخلاص بقدرى اهمّيّت دارد كه مقدار مختصرى از عمل كه با آن باشد سبب نجات انسان مى گردد، چنان كه در حديث رسول خدا(صلى الله عليه وآله) آمده است: «اَخْلِصْ قَلبَكَ يَكْفِكَ القَليلُ مِنَ الْعَمَلِ»(8)
9 ـ اخلاص تا آن حد اهمّيّت دارد كه على(عليه السلام) آن را عبادت مقرّبان درگاه خدا

1. محجّة البيضاء، جلد 8، صفحه 125 ـ حديث بطور كامل در خصال شيخ صدوق، باب الثّلاثه، صفحه 167، نيز آمده است.
2. محجّة البيضاء، جلد 8، صفحه 125.
3. تصنيف الغرر، صفحه 197، رقم 3894.
4. غرر الحكم، جلد 1، صفحه 30.
5. غرر الحكم، جلد 2، صفحه 513.
6. ميزان الحكمه، ماده خلص جلد 1، صفحه 754.
7. غرر الحكم، جلد 2، صفحه 503.
8. بحارالانوار، جلد 70، صفحه 175 ذيل حديث 15.
مى شمرد، و مى گويد: «اَلاِْخُلاصُ عِبادَةُ الْمُقَرَّبينَ.»(1)
10 ـ اين بحث دامنه دار را با حديث جالب ديگرى از على(عليه السلام) به پايان مى بريم كه فرمود: «طُوبى لِمَنْ اَخْلَصَ للّهِ الْعِبادَةَ وَ الدُّعاءَ وَلَمْ يَشْغَلْ قَلْبَهُ بِما تَرى عَيْناهُ، وَ لَمْ يَنْسَ ذِكرَ اللّه بِما تَسْمَعُ اُذُناهُ وَ لَمْ يَحْزَنْ صَدْرُهُ بِما اُعْطِىَ غَيْرَهُ; خوشا به حال كسى كه عبادت و دعايش را براى خدا خالص كند، و قلب خود را به آنچه مى بيند مشغول ندارد، و ياد خدا را با آنچه مى شنود، به فراموشى نسپرد، درونش به خاطر نعمتهايى كه به ديگران داده شده است، غمگين نشود.»(2)